اسماعیل منصف:هنروتجربه خانه ما است/ ژیلا شاهی:زنان در فیلم«زغال» پررنگ ظاهر میشوند
به گزارش فیلمروز،کارگردان و یکی از بازیگران فیلم «زغال» در گفتوگویی از فضا و شخصیتهای این فیلم، شرایط اکران و همچنین ساخته شدن فیلمهایی به زبان ترکی صحبت کردند.
خبرگزاری ایلنا با اسماعیل منصف، نویسنده، کارگردان و تدوینگر «زغال» و ژیلا شاهی یکی از بازیگران اصلی این فیلم گفتوگو کرده است.
منصف در ابتدای این گفتوگو درباره اینکه داستان این فیلم واقعیت دارد، گفت:«به صورت کامل واقعیت نداشت. من از بین چهار فیلم کوتاهی که ساختهام، سه فیلم را در آستارا ساخته بودم و این منطقه را میشناسم. به همین دلیل در طول ساخت فیلمهای کوتاه، شخصیتهایی را که در فیلم «زغال» حضور دارند، از نزدیک دیده بودم و میشناختم. علاوه بر این در زمان ساخت دو فیلم «اویان» و «آرداک» داستانی شبیه فیلم« زغال» در ذهنم بود که بعد آن را پروراندم و تبدیل به فیلمنامه «زغال» شد».
او همچنین درباره رفتار «غیرت» که یکی از شخصیتهای فیلم است، عنوان کرد:«رفتار هر فردی در هر موقعیتی و جامعهای با جامعه دیگر تفاوت دارد. غیرت به عنوان شخصیت اصلی فیلم وقتی مشاهده میکند انگار به نوعی مردانگی، جنم و غیرت داشتن او زیر سوال رفته است، باعث میشود تا برای اعاده حیثیت خود دست به کارهای خطرناکی بزند. انتقام و شورش زائیده تحقیرشدن است و ما وقتی دائم تحقیر بشویم و یا دیگران را تحقیر کنیم، قطعا فرد تحقیرشده روزی دست به طغیان خواهد زد و فرد تحقیرشده برای رفع آن دست به هر کاری میزند».
شاهی نیز در پاسخ به این پرسش که رفتار زنان چقدر در این فیلم منطقی است، گفت:«زنان در فیلم و به خصوص شخصیت لیلا به اندازه کافی و تا آنجا که محدوده جامعه اطرافش اجازه میدهد، بسیار پررنگ ظاهر میشوند و دخالت لازم را انجام میدهند و من هرچند فیلمنامههای اسماعیل منصف را پیگیری میکنم و دوست دارم با او کار کنم اما شخصیت لیلا برای من در این فیلم بسیار جذاب بود و رابطه لیلا و پدرش در این فیلم تقریبا با آنچه که در واقعیت وجود دارد، تفاوتی ندارد. مردانی که علیرغم آن که تلاش حلالی را انجام میدهند اما به آنچه که هستند نمیرسند و دخترانشان شاهد این تلاش و به دنبالش در خود شکستن هستند».
این کارگردان در بخش دیگری از این گفتوگو درباره سرنوشت پسر در این فیلم گفت:«قطعا هر تماشاگری میتواند برداشت خودش را داشته باشد اما با توجه به روند داستان میتوانیم بگوییم که انتهای فیلم سرنوشت آن فرد محتوم است زیرا دوست نداشته اصلا چنین سرنوشتی را انتخاب کند؛ مانند بوکسوری که آنقدر مشت خورده که دیگر نای بلند شدن ندارد. شاید خوشبختی و خوشبخت بودن یک فرد در خانواده باعث خوشبخت شدن سایر افراد نشود اما قطعا بدبخت بودن به دنبال خود بدبختی میآورد».

منصف در پاسخ به این پرسش که چرا فیلمهای «زغال» و «اِئو» که به زبان آذری ساخته شدند، نباید در اکران آزاد به نمایش دربیایند، گفت:«واقعیت این است که با توجه به ساختار سینمای اکران، فیلمهایی همچون «زغال» محکوم به اکران در گروه هنروتجربه هستند. سیستم تولید و پخش در سینمای اکران آنقدر چرکین است که ترجیح میدهم سمت آن نروم و به همین دلیل نیز سالها منتظر ماندم تا در شرایطی فیلم بسازم که خودم آن را رقم میزنم و هنروتجربه هرچند امکانات اندکی دارد ولی فیلمسازانی از جنس من احساس میکنیم که آنجا خانه خود ماست».
او سپس به فیلمهایی به زبان ترکی اشاره کرد:«درباره فیلمهای خوبی که به زبان ترکی در ایران ساخته شدهاند باید بگویم که «زغال» دومین فیلمی است که اکران سراسری شده است اما سینمای آذربایجان و فیلمهای زبان ترکی از سال ۷۹ و ۸۰ سابقه دارد و رهبر قنبری آثاری در این زمینه به صورت جدی ساخته است اما به دلیل آنکه در آن زمان گروه هنروتجربه وجود نداشت و فیلمها به اکران نمیرسید، این آثار فقط در جشنوارهها نمایش داده میشد و بازیگران و هنرمندانی که در آن منطقه هستند بسیار بااستعداد هستند که باید کشف شوند».
منصف درباره اینکه اگر «زغال» به زبان فارسی ساخته یا دوبله میشد آیا در ارتباط با مخاطب و اثرگذاری دچار مشکل میشد، گفت:«قطعا تاثیر زیادی دارد. ما در کشورمان علاوهبر زبان فارسی که رسمی است، زبانهای دیگری مانند ترکی، آذری، کردی، لری، بلوچی، گیلکی و جنوبی داریم که بسیار کم به آنها توجه شده است و هرکدام از آنها زیباییها و ویژگیهای خود را دارند. یکی از ابزارهایی که باعث حفظ این زبانها میشود فیلم و سینماست و البته باید این زبانها در آثار سینمایی به خوبی تلفظ و بیان شوند؛ امری که متاسفانه در خیلی از فیلمها رعایت نمیشود. از سوی دیگر به دلیل یک فرهنگ غلط نهادینه شده از سالهای نهچندان دور انگار اگر کسی به زبان بومی خود صحبت کند عقبمانده به شمار میآید و حتی بسیاری افراد تلاش میکنند تا لهجه خود را پنهان کنند. برخی دولتمردان نیز تا امروز تلاش کردهاند به غلط با نادیده گرفتن زبانهای محلی، همه افراد را در کشور شبیه هم کنند در حالی که شبیه کردن افراد به هم باعث اتحاد نمیشود و نمیتوان انتظار داشت که همه به یک مدل حرف بزنند و فکر کنند».