اخبارسینمای ایرانمصاحبههمه مطالب

ماهایا پطروسیان: حضور پرویز پرستویی یکی از دلایل اصلی من برای بازی در ” لس آنجلس تهران” بود

سایت تحلیلی خبری فیلمروز : ماهایا پطروسیان چندان اهل گفتگو نیست .او که در سال ۶۹ با درام تاثیرگذار “پرده آخر ” برای علاقمندان سینما به چهره ای شناخته شده تبدیل شده بود ، این روزها کمدی فانتزی پر فروش “ لس آنجلس تهران” را روی پرده اکران دارد. فیلمی که با حرف و حدیث های گوناگونی در شبکه های اجتماعی روبرو شده است .قسمتی از گفتگوی جذاب سایت آرمان امروز را با این بازیگر گزیده کار از نظر می گذرانید

شما در حال حاضر کمدی «لس‌آنجلس-تهران» را روی پرده دارید. اثری که به‌رغم اینکه پرفروش‌ترین فیلم این روزهای کشور است اما انتقادهایی هم به خود دیده است تا جایی که «پرویز پرستویی» و «مهناز افشار» واکنش‌های صریحی نسبت به این انتقادات داشتند. این انتقادها در نگاه اول می‌تواند اینگونه تحلیل شود که مردمی که به دیدن کمدی‌های معمول از جنس سینمای بدنه عادت کرده‌اند، حالا نتوانسته‌اند با این کمدی فانتزی ارتباط بگیرند. نظر شما نسبت به این هجمه انتقادات عجیب چیست؟

من معتقدم وقتی فیلمی ساخته می‌شود، بهتر است مسیر خودش را طی کند و نباید زیاد توضیح داده شود. البته کارگردان باید در مورد کارش صحبت کند اما بقیه عوامل تا حد ممکن باید بگذارند فیلم مسیر طبیعی خودش را طی کند. نباید اینطور باشد که افراد، خود را به فیلم سنجاق کرده و مدام توضیح بدهند. باید دید که کلا فیلم چه مسیری را طی می‌کند و چه اتفاقی برای آن می‌افتد. طی یک روز و دو روز و یک هفته و دو هفته هم نمی‌شود نتیجه‌گیری کرد.

یک فیلم یا اثر هنری وقتی ساخته می‌شود دیگر باید بسپارند به اینکه آن را تبلیغ کنند و بگذارند مسیرش را طی کند تا اکران شود، وقتی تمام شد و بعد به نمایش خانگی رسید و در طول زمان، که تمام اینها بعدا می‌تواند به ما جواب بیشتری بدهد. به‌عنوان مثال «پرده آخر» در زمان خودش خیلی بین تماشاگران جدی سینما، منتقدان و دست‌اندرکاران سینما دیده شد ولی در گیشه فروش متوسطی داشت اما در طول زمان همچنان دیده می‌شود هرچند نمی‌توان گفت جزو فیلم‌هایی است که بیشتر مردم، آن را دیده‌اند. ولی فیلمی مثل «عروس خوشقدم» در آن زمانی که اکران شد، خیلی مورد انتقاد قرار گرفت.

ماهایا پطروسیان: حضور پرویز پرستویی یکی از دلایل اصلی من برای بازی در " لس آنجلس تهران" بود

من یادم می‌آید نشریه‌ای نبود که از این فیلم انتقاد نکند ولی الان ۱۶سال از آن فیلم می‌گذرد و من می‌بینم که با اینکه دومین فیلم پرفروش آن سال بود، همچنان مردم دوستش دارند و خیلی‌ها بارها آن را دیده‌اند. یعنی به مرور زمان، این فیلم در فضای کمدی و فانتزی مانده. به همین خاطر فکر می‌کنم فیلم باید روند خودش را طی کند. هرچند فضای مجازی خیلی نمی‌تواند به ما پاسخ درستی بدهد چون آدم نمی‌داند با چه کسانی در آن طرف ماجرا روبه‌روست.

مثلا طرفداران یک بازیگر خیلی حمایت می‌کنند از فیلمی که چندان قابلیت دفاع نداشته باشد و برعکس، کسانی که از فلان بازیگر و کارگردان خوششان نمی‌آید ممکن است خیلی فیلم را بکوبند. بنابراین این نظرات خیلی ملاک نیست. البته این میزان انتقاد، یک مقدار به‌نظرم عجیب آمد. با توجه به نوع کاری که ما کردیم و زحمتی که در کار کشیده شد و عوامل حرفه‌ای که در کار بود، بازخوردها، کمی تند و عجیب بود که این را واقعا نمی‌دانم به چه دلیل است.

و تقریبا در تمام سکانس‌هایی که شما در «لس‌آنجلس-تهران» حضور داشتید، با «پرویز پرستویی» همبازی بودید.

بله، اصلا یکی از علل مهمی که سبب شد حضور در این کار را بپذیرم، جدا از اینکه خانم پاکروان را می‌شناختم و فیلم‌های قبلی ایشان را دیده بودم و اینکه چقدر در کارشان موفق بودند و قصه‌ای که حالا به من دادند، تازه، جذاب و متفاوت بود، ولی حضور آقای پرستویی در پروژه قطعی بود و این، یکی از دلایل اصلی من برای کارکردن بود.من با ایشان یک تئاتر در دهه ۷۰ کار کرده بودم به نام «عشق‌آباد» که کار موفقی بود اما ما در سینما کار مشترکی نداشتیم و این فرصت خیلی خوبی بود و صحنه‌های من هم تماما صحنه‌هایی بود که با ایشان بازی داشتیم و می‌توانستیم صحنه‌های متفاوتی را رقم بزنیم و فکر می‌کنم برای هر بازیگری جالب باشد که با آقای پرستویی کار کند.

البته طی این سال‌ها انتقاداتی هم به بازی آقای پرستویی می‌شود مثل آنچه که در یکی از قسمت‌های سری آخر برنامه «هفت» رخ داد و بازی این سال‌های ایشان را تکراری، تلخ و شبیه به هم عنوان کردند. به‌عنوان بازیگری که در یک کار، به‌صورت کامل مقابل ایشان بازی کردید، از شما می‌پرسم که آیا این کلمات می‌تواند مناسب سبک بازی این سال‌های آقای پرستویی باشد؟

ببینید، این حرف‌ها با این کلماتی که در آن به کار برده می‌شود، چندان مستند نیست. البته من نباید راجع آقای پرستویی نظر بدهم اما به‌عنوان یک همکار که دارد راجع یک هنرمند درجه‌یک نظر می‌دهد، می‌گویم. ایشان الان نزدیک به ۴۰ سال است در سینما کار می‌کنند و خیلی بیشتر از آن در تئاتر فعالیت داشته‌اند.

کارنامه یک بازیگر را یک نقش و دو نقش تعیین نمی‌کند، بلکه روند کلی کارهایش تعیین می‌کند و اینکه چقدر توانسته نقش‌های متفاوت و کارهای متفاوتی را در کارنامه‌اش ارائه دهد. از این جهت که آقای پرستویی از آن دسته بازیگرانی هستند که هم درام را بازی می‌کند و هم کمدی را و در هر دوی اینها، بازیگر درجه‌یکی است، جای هیچ‌شکی نیست چون هر بازیگری نمی‌تواند هم در درام موفق باشد و هم در کمدی و این روند، هم به چشم مردم آمده و هم به چشم منتقدان و در عین حال، کارنامه‌ای پر از اتفاقات و فیلم‌های درجه‌یک هم داشته باشد.

حالا این معنی‌اش این نیست که ایشان هرچه که کار کنند، باید تماما بی‌نقص باشد یا هر فیلمی نسبت به فیلم ‌قبلی‌اش بهتر باشد .چنین چیزی اصلا امکان ندارد. اینطوری که همه به سقف هنر می‌رسند و اصلا جایی برای پیشرفت نمی‌ماند. روند کارهای هنری، بر مبنای فراز و نشیب است و خط مستقیمی نیست.

یک بازیگر ممکن است مدت‌ها در بهترین شرایط خودش باشد و مدتی هم نباشد. ممکن است مدتی خودش در شرایط خوبی باشد اما اتفاقاتی که می‌افتد و فیلم‌هایی که کار می‌کند، آثار مطلوبی نباشد. من فکر می‌کنم تا زمانی که هنرمندی در قید حیات است و دارد کار می‌کند، هیچ‌وقت پرونده‌اش بسته نمی‌شود مگر اینکه دیگر خداحافظی کند. بعد می‌شود راجع به کلیت شرایطش اظهارنظر کرد. بزرگ‌ترین بازیگران دنیا نظیر «آل‌پاچینو» و «رابرت دنیرو» که همه، این دو را به‌عنوان غول‌های سینمایی قبول دارند، می‌بینیم که این فراز و نشیب‌ها را در کارنامه‌شان دارند و سینما همین است.

ماهایا پطروسیان: حضور پرویز پرستویی یکی از دلایل اصلی من برای بازی در " لس آنجلس تهران" بود

توقع غیر از این، نشانه آن است که ما سینما را خیلی نمی‌شناسیم. در سینمای ایران حدود صد و خرده‌ای فیلم در طول یک سال ساخته می‌شود که از این تعداد، شاید به اندازه انگشتان یک دست، در حد دو یا سه فیلم در سال، فیلم‌هایی باشند که هم خوش‌ساخت باشند، هم خوب و تازه باشند، هم خوب اکران شوند و پخش خوب داشته باشند و هم مخاطب زیادی از آنها استقبال کنند.

این اتفاق برای دو، سه فیلم می‌افتد بنابراین بالغ بر نود و خرده‌ای ‌درصد از آثار ساخته‌شده یک سال ما، اصلا نمی‌توانند این روند را طی کنند. به همین دلیل تعداد زیادی از فیلم‌های ما آثار متوسط، آثار پایین‌تر از متوسط یا آثار کم‌دیده‌شده‌ای هستند. این روند کلی سالانه سینمای ماست. ‌به همین دلیل امکان اینکه هر بازیگری در آن دو، سه فیلم موفق، حتما حضور داشته باشد خیلی کم است ولی سینما یک جریان است و این جریان باید ادامه پیدا کند.

شما به‌عنوان بازیگری که شاخه‌های مختلف کمدی را در کارنامه دارید و جز «لس‌آنجلس-تهران» در کمدی‌های فانتزی دیگری هم بازی کردید، به ما بگویید که این فیلم چه جایگاهی در کارنامه کاری‌تان دارد؟

این را زمان مشخص می‌کند اما من نقش خودم را در این فیلم دوست داشتم چون نقش تازه‌ای در کارنامه‌ام بود. کارکردن با آقای پرستویی را دوست دارم. البته هنوز فیلم را ندیده‌ام و راجع به کلیت فیلم نظر نمی‌دهم و فکر می‌کنم دیگران باید نظر بدهند. ما کارمان را انجام دادیم و حالا موقع آن است که دیگران نظر بدهند. البته نظر بدهند، نه اینکه در یک کلمه بگویند خوب بود یا افتضاح بود. من با این صفات تفضیلی بهترین و بدترین، مشکل دارم.

اینها خیلی در نظرات ما استفاده می‌شود، خیلی قاطع راجع به چیزی نظر می‌دهیم درحالی که همه‌چیز نسبی است. باید با توجه به شرایط دید، آن چیزی که موجود بوده و آنچه که شده. آقای پرستویی محور قصه فیلم است و به همین دلیل خیلی‌ها فیلم را با «مارمولک» مقایسه می‌کنند. اگر بخوهیم این صفات تفضیلی را به کار ببریم، باید بگوییم «مارمولک» یکی از بهترین فیلم‌های کمدی سینمای ایران است و یکی از موفق‌ترین آنها و الان می‌خواهند که این فیلم یا این نقش آقای پرستویی را با آن فیلم مقایسه کنند درحالی که اولا اصلا در نظر نمی‌گیرند که «مارمولک» همان زمانی که ساخته شد، توقیف شد و تنها دو یا سه هفته از آغاز اکرانش، از پرده برداشته شد و مردم بعدا، نسخه قاچاق فیلم را دیدند و در حال حاضر هم اصلا مارمولکی ممکن نیست ساخته شود.

پس اصلا این مقایسه، مع‌الفارق است و دوم اینکه شما بهترین کار یک هنرمند را دائما بخواهی مقایسه کنی و نگذاری که آن هنرمند حالا پس از چندین سال بخواهد تغییر ژانر دهد، کار درستی نیست چون وی دچار شک و تردید می‌شود و می‌ترسد که اصلا کمدی کار کند. این به ‌نظر من غلط است. فکر می‌کنم مردم این آزادی و حق را دارند که از کاری که می‌بینند، انتقاد کنند.یعنی ما اثری را تولید کرده‌ایم، با زحمت، با عواملی حرفه‌ای کار کرده‌ایم در نتیجه تلاش گروه بر این بود که فیلم خوش‌ساخت و جذابی برای مردم ساخته شود و المان‌های زیباشناسانه هم در آن به کار رود ولی سبک کمدی کمی متفاوت بوده و فانتزی است. اینکه موفق بوده یا نه را مردم و منتقدان باید بگویند ولی به جرات باید بگویم که گروه فیلم، تمام تلاششان را کرده‌اند حالا هر کاری برای هنرمند، یک نوع تجربه است؛ می‌تواند موفق یا ناموفق باشد. او از همه اینها برای کار بعدی خود درس می‌گیرد.

هر هنرمندی دلش می‌خواهد که آخرین کارش، بهترین و زیباترین کارش باشد اما این اتفاق یک‌درصد هم نمی‌افتد. یک‌درصد ممکن است که آقای فرهادی، یک «جدایی نادر از سیمین» یا «درباره الی» می‌سازد ولی ما می‌بینیم که کار بعدی‌اش ممکن است آن توقع را حاصل نکند. بعد ممکن است بیست سال بعد کار بعدی‌شان، بهترین باشد. همین است که در کار هنر جذاب است و شما مدام در حال محک‌زدن خودتان هستید و هیچ‌وقت به نقطه پایان نمی‌رسید

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا