پژمان تیمورتاش: هنوز نتوانستهایم ضرورت سینمای دیجیتال را کشف کنیم
سایت تحلیلی خبری فیلمروز: هر سال پس از اعلام فهرست فیلمهای بخش نگاه نو، اعتراضهایی مبنی براینکه بعضی فیلمهای این فهرست اولین فیلم کارگردان خود نیستند، مطرح میشود. و جواب همیشگی مدیران جشنواره این است که فیلمهای قبلی آن فیلمسازان «پروانه ساخت ویدیویی» داشته و طبق آیین نامه در جشنواره فجر تنها فیلمهایی سینمایی محاسبه میشوند که «پروانه ساخت سینمایی» داشته باشند. استناد برگزارکنندگان جشنواره فجر به آیین نامه ۲۵ سال پیش و در شرایطی که تقریبا تمام فیلمها دیگر به شیوه دیجیتال تولید میشوند هرساله باعث مناقشههای فراوان است. حتی ابراهیم داروغهزاده دبیر جشنواره هم سال ۹۷ بر لزوم بازنگری آییننامه جشنواره فجر تاکید کرد، اما همچنان اتفاقی نیفتاده است و ضوابط تغییری نکردهاند.
سایت هنروتجربه پیرامون لزوم ادغام پروانه ساخت سینمایی و ویدیویی و مشکلاتی که تفکیک آنها در شرایط امروز پیش میآورد با پژمان تیمورتاش کارگردان «مفتآباد» گفتوگو ِیی انجام دادهاست. تیمورتاش با تاکید بر این نکته که دوران تفکیک فیلمبرداری ۳۵میلیمتری و ویدیو چند سالی است ور افتاده و تمام آثار چه آنهایی که دارای پروانه سینمایی هستند و چه آنهایی که دارای پروانه ویدیویی هستند به یک شیوه واحد تولید میشوند، گفت:«سینمای ما هنوز در مرحله نگاتیو باقی مانده است و انگار هنوز نتوانستهایم ضرورت سینمای دیجیتال را کشف کنیم. چرا که پروانه ساخت ویدیویی و سینمایی زمانی معنا و مفهوم دارد که سینمایی مبتنی بر نگاتیو در عرصه سینما رواج دارد.ماجرای پروانه ساخت ویدیویی و سینمایی بعد از ظهور سینمای دیجیتال معنای مشخصی ندارد.در دوران گذشته فیلمهای کوتاه و بلند به صورت نگاتیو ضبط میشد و باید به صورت ۱۶ یا ۳۵ میلیمتری فیلمبرداری میشد.حتی کارگردانهای جوانتر با نگاتیو کار میکردند تا نشان دهند که توانایی کار کردن با آن را دارند، به همین دلیل هم پروانه ویدیویی و سینمایی جدا شد.معمولا در دوران گذشته فیلمسازان کمتر سراغ فیلمبرداری ویدیویی میرفتند اما در دوران ما فیلمهای ویدیویی و سینمایی تفاوت چندانی با یکدیگر ندارند.چرا که سینمای دیجیتال ظهور کرد و تمام فیلمها دیجیتال ساخته میشود».
این فیلمساز تقسیمبندی سینمایی و ویدیویی در این روزگار از اساس اشتباه دانست: «امروزه فیلمسازان زیادی وجود دارند که در واقع کارگردانهای فیلم اولی به حساب نمیآیند اما در تقسیمبندی جشنواره فیلم فجر آثار آنها در بخش «نگاه نو» قرار میگیرد.این فیلمسازان حتی چند فیلم ویدیویی ساختهاند اما گویی آثار ویدیویی آنها در کارنامه فیلمسازی آنها به حساب نمیآید.»
کارگردان «مفتآباد» ادامه داد:«با این نگاه، این فیلمسازان کارگردانهای حرفهای به شمار نمیآیند در حالی که فیلمهای چنین کارگردانهایی با پروانه ویدیویی در جشنوارههای معتبر جهانی شرکت داشتهاند، اما ما در کشور خودمان آنها را هنوز فیلماولی به حساب میآوریم چرا که گروهی به اسم گروه پروانه ساخت حرفهای به این آثار مجوز ساخت دادهاند و در این شرایط کانون کارگردانان آنان را تایید کردهاند. اما این فیلمسازان اگر آثار خود را به فستیوالهای معتبر بفرستند مسلما به عنوان کارگردانهای فیلم اولی شناخته نمیشوند».
نویسنده کتاب «قبل از مردن چشمهات رو ببند» درباره تفاوت پروانه سینمایی و ویدیویی توضیح داد: «اساسا در روند فیلمسازی بین پروانه ویدیویی و سینمایی تفاوتی وجود ندارد چرا که برای گرفتن مجوز پروانه ویدیویی از فیلمساز آن نمونه کار میخواهند و روی آنها نظارت اعمال میشود.چه بسا در این حوزه نظارتهای بیشتری هم وجود دارد.بر این اساس تفاوت این دو پروانه به پشتیبانی از کارگردان آن بستگی دارد.زمانی که کارگردان پروانه ساخت سینمایی میگیرد نیاز به تهیهکننده شناخته شده و معتبر دارد ولی زمانی که میخواهید پروانه ویدیویی بگیرید تهیهکننده چندان نقش تعیین کنندهای ندارد بلکه باید تنها عضو انجمن تهیهکنندگان تلویزیونی و ویدیویی باشد و لزومی ندارد که حتما تهیهکننده سینمایی باشد.تفاوت این دو پروانه ساخت بیشتر به پشتوانه کارگردان برمیگردد».
او در توضیح بیشتر این موضوع افزود: «تصور خیلی از کارگردانهای جوان این است که شورای پروانه ساخت ویدیویی با نظارت کمتری مواجه است در حالی که به نظر من شورای پروانه ساخت سینمایی در مواردی برخورد بازتری با آثار سینمایی دارند».
تیمورتاش درباره کارهای آینده خود گفت: «در شرایط اقتصادی نامساعد کنونی هیچ تهیهکنندهای روی آثار متقاوت از سینمای بدنه سرمایهگذاری نمیکند و انتظار تهیهکنندگان بیشتر ساخت و تولید آثار کمدی است، البته من مخالف این نوع از سینما نیستم ولی حتما با سلیقه من هماهنگ نبوده است تا دست به تولید چنین آثاری بزنم.بعد از مفتآباد بیشتر مشغول نوشتن بودم و اگر شرایط به خوبی پیش برود سال آینده فیلم تازهای کلید میزنم.»