سریال ” دلدادگان” ، عاشقانه ای ضعیف از منوچهر هادی
سایت تحلیلی خبری فیلمروز: نزدیک به یک سال است که خبرهای زیادی از ساخت سریالی با نام «پاهای بیقرار» منتشر می شود. مجموعه ای که ماه های اول فیلم برداری اش در شهرک سینمایی غزالی سپری شد و مدام عکس هایی از گریم های دهه پنجاه بر روی صورت بازیگرانی مثل حمید گودرزی، آرش مجیدی و چند تن دیگر منتشر میشد. حالا پس از یک سال این سریال به پخش رسیده و روزهای ابتدایی خود را می گذراند. مجموعه ای که در دو هفته اخیر آنتن شبکه سه را پر کرده اما هنوز در جذب مخاطب زیاد موفق نبوده است. در ادامه نگاهی کوتاه به شروع این مجموعه ۶۰ قسمتی و عوامل سازنده آن داریم.
دلدادگان از کجا آمدند؟
طرح سریال «دلدادگان» مربوط به سه یا چهار سال قبل است، بابک کایدان و مهدی محمدنژادیان در آذر ۹۵ با ایرج محمدی طرح خود را مطرح می کنند و نگارش فیلمنامه ۹ ماه طول می کشد تا اینکه پس از پیش تولید، فیلمبرداری سریال با نام «پاهای بیقرار» به کارگردانی منوچهر هادی، آخر مرداد ۹۶ آغاز میشود. مجموعه جدید محصول سیمافیلم است و به سفارش شبکه پنج جلوی دوربین می رود. بنابراین از تابستان سال گذشته تا اواخر تیر امسال، همه این مجموعه را مربوط به شبکه پنج میدانستند. اما در نهایت مرداد ۹۷ و یک سال پس از شروع ساخت آن، سیما فیلم تصمیم گرفت آن را از شبکه سه با نام «دلدادگان» در ۶۰ قسمت به روی آنتن بفرستد.
این مجموعه سه فصل دارد که فصل اول آن مربوط بین ۱۳۵۷ تا ۱۳۶۴ می گذرد. فعلا دو هفته ای است که فصل اول این مجموعه به روی آنتن رفته. بخشی که با گره خوردن چند ماجرای عشقی و جنایی شروع شده و سعی می کند در هر قسمت با یک اتفاق غیرمنتظره بیننده را به سمت خود جلب کند.
تا اینجا که ۱۰ قسمت از سریال گذشته است، با خانواده مالک آشنا شده ایم که مردی خیر است و فرزندانش امیر و حدیث هر کدام درگیر روابط عاطفی عجیبی شده اند. امیر در نتیجه نجات جان یک دختر جوان پایش به شرکتی باز می شود و مدام همراه با مادر و دختری که صاحب آن شرکت هستند، به ماجراهای عجیبی وارد می شود و حتی جلوی چشمانش کسی به قتل می رسد. حدیث عاشق پسر هم دانشگاهی اش شده که مدام تلفن های او را بی جواب می گذارد و مادرش به جرم قتل در زندان است، اما به حدیث می گوید که مادرم خارج از کشور است.
در این میان خرده داستانهایی مربوط به مالک و موسسه خیریه اش هم وجود دارد. اما مسئله ای که تا اینجای کار مشخص شده این است که بیننده در هر قسمت ۴۵ دقیقه فقط باید منتظر یک اتفاق باشد و بقیه دقایق را به صورت کش دار ببیند. چون الان تقریبا نیمی از فصل اول گذشته و به صورت کامل شخصیت پردازی ها انجام شده و فیلمنامه میتواند با تمام قوا شروع به قصه گویی کند، اما هنوز هم دقایق طولانی از هر قسمت به توضیح شرایط و ویژگی های شخصیت ها می گذرد.
از خبرهایی که از گوشه و کنار به گوش می رسد، با توجه به گفته کارگردان، انگار سریال قرار است تغییر فاز بدهد و از این حالت رخوت ابتدایی خارج شود. پس از آن هم که کل داستان به سال های ابتدایی انقلاب اسلامی بر می گردد و باید منتظر بود و دید که منوچهر هادی و عوامل سریالش می توانند از پس بیان درست تاریخ معاصر ایران در قالب یک درام خانوادگی برآیند یا نه؟
کارگردان و نویسنده هایی که میشناسیم
عوامل سازنده سریال «دلدادگان» همه افرادی هستند که پیش از این و مخصوصا در چند سال اخیر نام آنها را شنیده ایم یا در تیتراژهای مختلف نامشان را دیده ایم. از کارگردان مجموعه شروع می کنیم، کسی که کارش را با دستیاری شروع کرده و حالا دو سه سالی است که بسیار پر کار است. منوچهر هادی که روزگاری کنار دست اصغر فرهادی در فیلم «چهارشنبه سوری» و کیانوش عیاری در مجموعه «هزاران چشم» مشغول به کار بوده، کارگردانی را با ساخت تله فیلم شروع کرد و در سال ۸۶ اولین سینمایی بلند خود را با نام «قرنطینه» ساخت. از آن زمان تاکنون ۶ فیلم سینمایی، یک مجموعه نمایش خانگی و ۵ سریال ساخته که در میان آنها «من سالوادور نیستم» که مدتی پرفروش ترین فیلم سینمای ایران بود و «آینه بغل» که به تازگی اکرانش تمام شده، از کارهای شاخص هادی محسوب می شوند.
او به واسطه سریال های «خداحافظ بچه» و «دختران حوا» در تلویزیون هم به سطح متوسطی از مخاطب دست پیدا کرده و حالا در آخرین تجربه سریال سازی اش ماجرای «دلدادگان» را روایت می کند. منوچهر هادی مخاطب عام را می شناسد و برای رضایت مندی آن می داند چه راههایی را برود، اما در تمام این سال ها نتوانسته منتقدین و نگاه های تخصصی به سینما و تلویزیون را راضی نگه دارد. او این بار قرار است با مجموعه «دلدادگان» برای اولین بار راوی تاریخ معاصر ایران باشد. فیلمنامه سریال «دلدادگان» با همکاری مشترک بابک کایدان و مهدی محمدنژادیان نوشته شده.
کایدان فارغ التحصیل ادبیات نمایشی است و از سال ۸۴ کار نویسندگی را آغاز کرده. او در نوشتن فیلمنامه های آثار تلویزیونی و سینمایی زیادی در این سال های اخیر شرکت داشته که در عمده این کارها همکار منوچهر هادی بوده و برای سریال ها و فیلم های سینمایی او قلم زده است. یکی از مهمترین کارهای بابک کایدان نوشتن فیلم نامه «پریناز» بود، فیلمی به کارگردانی بهرام بهرامیان که هفت سال در توقیف ماند و بلاخره سال گذشته در گروه هنر و تجربه اکران شد. «دلدادگان» پنجمین همکاری مشترک کایدان و هادی است که تا به این جا نشان داده در حد و اندازه همکاری های قبلی است.
مهدی محمدنژادیان هم فارغ التحصیل ادبیات دراماتیک است و اولین تجربه جدی و مهم او در زمینه فیلم نامه نویسی برمی گردد به همکاری در نوشتن فیلمنامه سریال «شوق پرواز» که در کنار فرهاد توحیدی تجربه بزرگ و مهمی برای او محسوب می شود. پس از این سریال او در سه فیلم سینمایی «گشت ارشاد»، «کلاشینکف» و «گشت ارشاد ۲» کتار سعید سهیلی کار فیلم نامه نویسی را دنبال کرد. او حالا یکی از عوامل سریال ۶۰ قسمتی دلدادگان» است و باید منتظر بود و دید نتیجه کار به چه صورت خواهد بود.
ترکیبی از نسل جدید و قدیم
آنچنان که از تیتراژ سریال و خبرهای منتشر شده درباره آن معلوم است، بیننده سریال «دلدادگان» با دو گروه مختلف از بازیگران روبرو است. بازیگران زمان حال و بازیگران دو فصل دیگر که ماجرای آن در سال های پایانی دهه پنجاه و سال های ابتدایی دهه شصت می گذرد. تجربه بد سریال «کیمیا» و «ستایش ۲» در زمینه گریم و کهنسال نشان دادن بازیگران جوان در سال های اخیر باعث شد که عوامل سریال «دلدادگان» تصمیم درستی بگیرند و برای دوره میانسالی و کهنسالی بازیگران خود، دست به انتخاب از میان بازیگرانی با سن متناسب با قصه بزنند و شاید یکی از نکات مثبت سریال نیز همین باشد.
مثلا آرش مجیدی در دو فصل مربوط به گذشته، نقش مالک جوان را دارد و با سمیرا حسن پور که نقش مرضیه را ایفا می کند، ازدواج می کند. نقش این دو در زمان حال به مسعود رایگان و مهرانه مهین ترابی سپرده شده. البته دو بازیگر سیروس همتی و مهدی صبایی نقش های خود را از جوانی تا پیری بر عهده دارند که ای کاش درباره این دو هم این اشتباه صورت نمی گرفت، چون صدا و میمیک های صورت سیروس همتی در نقش سید، اصلا به یک مرد ۶۰ یا ۷۰ ساله نمی خورد.
چون هنوز بازیگران فصل های دیگر بازی خود را شروع نکرده اند و نمی توان فعلا درباره آنها صحبت کرد، اما بازیگران فصل اول ترکیبی از نسل جدید بازیگران و نسل قدیمی هستند. از مشکلاتی که در بازی بازیگران سریال وجود دارد، می توان به کمی شعارزدگی در بازیها و دیالوگهای تکراری اشاره کرد که میان بازیگران رد و بدل می شود و برای بیننده خسته کننده است و این زنگ خطری است برای سریال که با ریزش مخاطب روبه رو شود. نقش های کم جانی هم در سریال وجود دارد که یکی از آنها نقشی است که به مهرانه مهین ترابی سپرده شده. او با تجربه زیاد و طولانی در کار تصویر نقش مادر حدیث و امیر را بر عهده دارد، اما مادر دلسوزی است که در همه سریال های ایرانی می بینیم و نقش او هیچ نکته ویژه ای برای بیننده ندارد.
اما در کنار این نمی توان بازی روان همیشگی مسعود رایگان و پانته آ بهرام در نقش افسانه را نادیده گرفت. یکی دیگر از بازیگران اصلی فصل اول ملیکا شریفی نیا در نقش حدیث است، او خودش بارها در صفحه مجازی اش نقش حدیث را یکی از بازی های محبوب خود معرفی کرده، اما گریم اغراق آمیز ابروهای حدیث و اصرار بی حدش برای ازدواج با پسری که هیچ چیز از او نمی داند، نقش او را بیشتر به حاشیه سریال برده و بیننده دوست دارد سایر داستان ها را دنبال کند تا مدام غرغرهای او را بشنود. دو بازیگر اصلی دیگر هم در فصل اول «دلدادگان» حضور دارند، سامان صفاری و سانیا سالاری که در بخش معرفی چهره های جدید به آن می پردازیم.
حاشیه ها
منوچهر هادی تا به حال هر کار سینمایی یا تلویزیونی انجام داده به دور از حاشیه های غیرکاری بوده، اما چند روز پس از شروع پخش سریال «دلدادگان» زمانی که قیمت دلار به بالاترین حد خود رسیده بود، گرانی ها شروع شده بود و بحث ها درباره این موضوع داغ بود، فیلمی در فضای مجازی پخش شد که در پشت صحنه سریال «دلدادگان» عوامل تولید همه مغموم و ناراحت سر بر شانه هم گذاشته بودند و آهنگ غمگینی را زمزمه می کردند و از گرانی ها شکایت می کردند.
پخش این فیلم در روزهای ملتهب واکنش های زیادی را به همراه داشت، عده زیادی آن را تمسخر مردم و شرایط زندگی شان از سمت هادی و عوامل سریال خواندند و سیل کامنت ها و نظرات تا جایی ادامه پیدا کرد که رضا رشیدپور از منوچهر هادی، ایرج محمدی تهیه کننده و چند تن از بازیگران دعوت کرد تا در برنامه «حالا خورشید» حضور پیدا کنند.
هادی در این برنامه از مردمی که رنجیده خاطر شده اند، عذرخواهی کرد اما در ادامه صحبت هایش مخاطب این کلیپ اعتراضی را دولت معرفی کرد و گفت: «وقتی دلار ۱۱ هزار تومان و مسئولین در تلویزیون می گویند دلار ۴ هزار تومان است، مردم نسبت به تلویزیون بی اعتماد می شوند.»
او همچنین گله مندی خود را از بعضی از همکارانش بیان کرد: «دوست و همکار عزیز که کلیپ من را در صفحه خودت قرار میدهی، وقتی این فیلم را دیدی به جای پست کردن آن به خود من زنگ میزدی.» همچنین ملیکا شریفی نیا که انگار این کلیپ با موبایل او فیلم برداری شده بود در یک ویدئوی جداگانه رسما بابت آن از مردم عذرخواهی و در آن بیان کرد: «این کلیپ در ابتدای بهار و زمانی که دلار به ۶ هزار تومن رسیده بود برداشته شده و مربوط به الان نیست. از طرفی ما فقط می خواستیم صحبتی با مسئولین داشته باشیم و قصد مسخره کردن مردم را نداشتیم. ما خودمان مردم هستیم.»
چهره های جدید در «دلدادگان»
منوچهر هادی همیشه معرفی چهره های جدید را به عنوان یکی از دغدغه هایش بیان می کند. او این راه را در سریال «دلدادگان» هم ادامه داده و علاوه بر اینکه از جوان های تازه نفس در کارش استفاده کرده، هر هفته در صفحه مجازی اش به معرفی اختصاصی یکی از این چهره ها می پردازد تا مردم بیشتر با پیشینه بازیگران آشنا شوند.
مسعود دلخواه /نقش:عنایت
دکتر مسعود دلخواه از کارگردان های صاحب نام تئاتر ایران است. او تحصیلاتش را تا مقطع دکترا در آمریکا ادامه داده و سال ها به عنوان مدرس تئاتر در آمریکا مشغول فعالیت بوده. دلخواه چند سالی است به ایران بازگشته و در این مدت چندین تئاتر را به عنوان کارگردان به صحنه برده و بارها جوایز مختلفی از جشنواره های تئاتر دریافت کرده. او سال ها پیش در تلویزیون بازی های کوتاهی انجام داده، اما بازی او در سریال «دلدادگان» اولین حضور جدی اش در مدیای تلویزیون در سال های اخیر محسوب میشود.
مسعود دلخواه در نقش عنایت، دوست خانوادگی افسانه بازی می کند و به غیر از دلسوزی های پدرانه برای افسانه و دخترش ارغوان، بیننده هنوز چیز زیادی درباره این شخصیت نمی داند و انگار بیشتر قرار است در نقش یک نصیحت کننده در کنار این خانواده و امیر پورسلیم بماند.
سامان صفاری / نقش: امیر پورسلیم
کمتر کسی فیلم «شیار ۱۴۳» را ندیده است.سامان صفاری همان یونس است که مش الفت با بازی مریلا زارعی ۳۰ سال منتظر بازگشتش از جبهه بود. صفاری با گریمی که خیلی با قیافه واقعی اش فاصله دارد، چند پلان کوتاه در این فیلم حضور دارد و خیلی بازی برجسته ای ندارد اما از پس لهجه کرمانی به خوبی برآمده.
او در این سالها بازیگری تئاتر را به صورت پیگیر ادامه داده و در کنار آن در فیلم های کوتاه و هنر و تجربه هم حضور داشته است. همچنین فیلم «پارادایس» به کارگردانی علی عطشانی با بازی اومدت هاست که اجازه اکران نمی یابد. سامان صفاری حالا عهده دار یکی از نقش های اصلی فصل اول سریال «دلدادگان» است و به واسطه چهره اش در فضای مجازی و میان دختران نوجوان طرفدارانی به دست آورده. اما درباره نوع بازی اش باید گفت هنوز راه زیادی برای پخته شدن در بازیگری دارد.
سانیا سالاری/نقش: ارغوان
در این ۱۰ قسمتی که از سریال «دلدادگان» گذشته، دو بازیگر جوان اصلی سریال یعنی امیر و ارغوان وارد یک رابطه احساسی با هم شده اند. ارغوان دختری به شدت احساساتی است که به خاطر شکست هایی که خورده دچار مشکلات روحی شده. سانیا سالاری به عنوان یکی از نقش های اصلی سریال فضا و فرصت زیادی برای اثبات قدرت بازیگری خودش جلوی دوربین داشت، اما با گذشت چند قسمت توجه ببینده بیشتر به بازی او با لب ها و نحوه حرف زدنش جلب می شود تا بازی خاصی از او دیده شود.
سالاری بازیگری را از کلاس های مهتاب نصیرپور شروع کرده و پس از آن در بیشتر تئاترهای چند سال اخیر محمد رحمانیان حضور داشته. او همچنین نقش قطام را در تئاتر «مجلس ضربت خوردن» برعهده داشته. نگاهی به کارهای صحنه او و مقایسه با بازی اش جلوی دوربین، ثابت می کند که او باید بیشتر کار تئاتر را پیگیری کند.
چهره های دیگر
همانطور که در ابتدای مطلب اشاره کردیم منوچهر هادی در معرفی چهره های جدید بسیار تلاش می کند. سریال «دلدادگان» علاوه بر چهره های اصلی دو بازیگر مکمل هم دارد که هر دو سال ها در کنار هادی و پشت دوربین مشغول دستیاری و یادگیری بوده اند. اگر سری به صفحه مجازی منوچهره هادی بزنید، با این چهره ها بیشتر آشنا می شوید. یکی از آنها علی سخنگو است که نزدیک به ده سال دستیار هادی بوده و حالا برای اولین بار بازیگری را تجربه می کند. سخنگو نقش پارسا خواستگار حدیث را بر عهده دارد. او دروغ های زیادی به عشقش گفته و تا به حال بیننده فقط با دست و پا زدن های او در این رابطه روبرو بوده است.
بازیگر بعدی میلاد ملکی است. او هم در بسیاری از پروژه های منوچهر هادی دستیار و همکار پشت صحنه بوده و حالا در سریال نقش یک معتاد خلافکار را بازی می کند که با دروغ خودش را به موسسه خیریه مالک پورسلیم رسانده است.
سلام اخر فیلم کلا خراب شد همکاران امیر که اصلا نیومدن یه قسمت دیگر هم باید ساخته می شد در ضمن کل فیلم در شهید باقری منطقه ۲۲ بازی شده بود در اخر فیلم اسمی از شهید باقری و سرای محله ان نبود. ممنون
پایان بندی بد تاحدی بخاطر حاضر نشدن خانم بهرام بود. ولی مشکل اصلی من بازی بد مسعود رایگان است که هیچ سنخیتی با شخصیت مالکی که آقای آرش مجیدی بازی کرده نداشت. اگر حتی فرض کنیم فصل ۲ را ندیده ایم و فقط بلاهایی که سر مالک آمد و سختی هایی را که متحمل شد شنیده باشیم، آقای رایگان نمیتواند مالک قصه ما باشد. بهیچ عنوان. حتی وقتی خبر مرگ دوستش سید را میشنود ببینید چه واکنشی دارد. هیچ! کارگردان مجبور است با ترانه اصفهانی و فلاش بک به گذشته بیننده را احساسی کند! کاری که آقای رایگان نتوانست انجام دهد و این نقش مناسب ایشان نبود.