مدیر یک فستیوال تئاتر اروپایی معتقد است: یک ویژگی بارز تئاترهای ایرانی این است که هر اجرا یک صدای اوریجینال برای خود دارد و تئاتر ایران برای پیشرفت باید این هویت را حفظ کند.
به گزارش فیلمروز، مدتی قبل چند مدیر فستیوال تئاتری از اروپا به ایران آمدند و ضمن دیدار با مدیران اداره کل هنرهای نمایشی به تماشای چند نمایش از جمله «این یک پیپ نیست» محمد مساوات، «فرق اَ وسط» رسول کاهانی، «آبجی» مهدی شاهپیری، «الیور توییست» حسین پارسایی، «گموگور» امیر مهندسیان، «دو دلقک و نصفی» جلال تهرانی و «آکواریوم» سیامک احصایی نشستند.
درباره حضور این هفت مدیر اروپایی گزارشهایی پیش از این منتشر شده است، اما ایسنا هم با دو تن از آنها یعنی «لو کلمبانی» از جشنواره Parallèle مارسی در فرانسه و «سسک کاسادسوس» از جشنواره Grec اسپانیاگفتوگویی انجام داد و نظرات آنها را درباره نمایشهایی که دیدهاند و نیز تئاتر ایران جویا شد.
این دو مدیر که در صحبتهایشان از تنوع آثاری که دیده بودند ابراز تعجب و شگفتی میکردند، از ارتباط پیدا کردن با گروهها و تمایل برای دعوت از برخی از آنها جهت اجرا در جشنوارههای خود هم سخن گفتند. مدیر فرانسوی یکی از این فستیوالها نیز از اینکه برخی هنرمندان تئاتری ایران همزمان در حوزه تصویر و فیلمسازی و سینما هم فعالیت داشتند ابراز تعجب کرد چرا که آن را در کشورش خیلی مرسوم نمیدانست.
همچنین در این گفتوگو که بیشتر سسک کاسادسوس مدیر اسپانیایی در آن اظهارنظر میکرد، درباره راههای جذب مخاطب بیشتر و راههای بهتر برای حضور تئاتر ایران در محافل بینالمللی هم بحث شد.
شروع این گپوگفت از شناخت کلمبانی و کاسادسوس درباره ایران آغاز شد و اینکه با توجه به تجربه اول سفر به ایران چقدر با تئاتر ما آشنایی داشتند.
شناخت تئاتر ایران از طرق پیتر بروک
کاسادسوس دراینباره بیان کرد: ما اطلاعاتی را از اساطیر و داستانهای کلاسیک ایرانی در گذشته داشتیم و چیزهایی هم درباره تئاترهای سنتی ایران به واسطه کارهایی که پیتر بروک روی تعزیه انجام داده بود، شنیده بودیم. خود من هم تعدادی کارگردان از نسل جوان تئاتر ایران را که در اروپا شناخته شده هستند، میشناختم و نمایشهایی را در جشنوارهها از آنها دیده بودم. همین اطلاعات باعث شده بود کنجکاویام زیاد شود تا ایران و تئاترش را بیشتر کشف کنم، بویژه درباره نسل جوان تئاتر که جذابیت زیادی برایم دارد. ضمن اینکه خیلی دوست داشتم به ایران بیایم و در اینجا تئاتر ببینم، چون اگرچه قبلا آثاری از ایران را در اروپا دیده بودم اما چگونگی خلق تئاتر برایم جذابیت بیشتری داشت.
لو کلمبانی هم با تایید بخشیاز حرفهای کاسادسوس اضافه کرد که پیش از این فقط نمایشهای امیررضا کوهستانی را دیده و خیلی مشتاق بوده که بیشتر از تئاتر ایران بداند و دانش خود را نسبت به آثار تولید شده ایرانیها زیاد کند.
تنوع تئاتر در ایران یک امتیاز بزرگ است
در این بخش مدیر جشنواره Grec اسپانیا به علاقه و شناختی که به سینمای ایران دارد اشاره و اظهار کرد: فکر میکنم امروز، سینما سفیر بزرگی برای ایران است و خودم مجموعه زیادی از فیلمهای ایرانی را دارم چون خیلی به آن علاقهمندم. مخصوصا اینکه فکر میکنم وقتی قرار بر شناخت هنر یک کشور باشد اولین قدم برای رفع این کنجکاوی سینما است، چون هم راحتتر اطلاعات میدهد و هم قابل دسترستر است؛ تئاتر خیلی سختتر از سینماست و هزینه زیادی هم برای تماشای آن باید پرداخت کرد اما سینما اینطور نیست.
در ادامه، سوالات به نمایشهایی رسید که این گروه در هنگام حضور در تهران تماشا کردهاند؛ نمایشهایی که بیشترشان رضایت آنها را به همراه داشته است و به گفته لو کلمبانی «کارهایی بود که متفاوت و متنوع بودند.» او معتقد است آنچه برایش در این اجراها پررنگ بوده انرژی و انگیزه زیاد هنرمندان جوان بود که زیباییشناسی صحنه را ارتقاء میدادند.
در این باره سسک کاسادسوس گفت: پیش از هر چیز فکر میکنم یک امتیاز بزرگ برای تئاتر ایران وجود دارد و آن هم نمایشهای متفاوتی است که در صحنههای کوچک و بزرگ شهر مثل تئاترشهر، تالار وحدت و سالنهای خصوصی اجرا میشوند. ما نمایشهایی را دیدیم که خیلی عالی سازماندهی شده بودند و این شانس و امتیاز را داشتیم تا چیزهایی را ببینیم که یک توریست معمولا در تهران نمیبیند.
تماشاگران حیرتآور با تئاترهای اوریجینال
او افزود: یک نکته جالب توجه دیگر برای من تماشاگران این تئاترها بودند که بسیار حیرتآور هستند، برایم تعجبآور بود که این تماشاگران چطور نسبت به رویدادها واکنش دارند و چطور مردم به خلاقان جوان هنر تئاتر احترام میگذارند، چون کارگردانهای جوانی این روزها در تئاتر ایران مشغول به کار هستند و توجه به کارشان جالب است.
این مدیر جشنواره اسپانیایی خاطرنشان کرد: یک مسئله مهم دیگر برایم این بود که نمایشهایی را در تهران دیدم که هر کدام صدایی اوریجینال برای خود داشتند، یعنی تکرار یکدیگر یا حتی تکرار تئاترهای اروپایی مثل شکسپیر و مولیر نبودند. اینجا هر اجرا یک صدای مشخص و متمایز دارد و آنچه من از تمام این کارایی که دیدم با خود به کشورم میبرم اطلاعات بسیار غنی و ارزشمندی است.
کاسادسوس افزود: البته این موقعیت خوب را هم داشتیم که کارگردانها را نیز در کنار مردم ببینیم و درباره شیوه کارشان با آنها گفتوگو کنیم. ما متوجه شدیم یک نسل جوان برای یک گروه تماشاچی جوان کار میکند و درباره مسائل روز صحبت میکنند که همین صحبت درباره جامعه امروز برای نسل جوان جذاب است و تماشاگر زیادی را جذب میکند.
لو کلمبانی نیز در این باره گفت: ما خیلی توسط تماشاگران سوپرایز شدیم چون در سالنها تماشاگران جوان زیادی را دیدیم در حالی که در اروپا تعداد تماشاگران مسن برای دیدن تئاتر بیشتر است. در برخی اجراها انرژی زیادی از سوی تماشاگران به گروه اجرایی تئاتر نشان داده میشد و این بسیار هیجانانگیز بود.
وقتی محدودیت خلاقیت میآورد
در ادامه این صحبتها کاسادسوس درباره دیگر ویژگی هایی که از تئاتر ایران درک کرده است با اشاره به نمایش «فرق اَ وسط» توضیح داد: یک نکته قابل توجه در تئاترهای ایرانی خلاقیتهایی است که به دلیل وجود یکسری محدودیتها بروز میکند و این خلاقیت در حرکت و متن دیده میشود. مثل آنچه در کار «فرق اَ وسط» دیدیم. این حرکت که در این نوع آثار رقص نیست، گاهی جزیی از واقعیت میشود و همین برایم جذاب بود که خلق اینها به خاطر همان محدودیتهاست. این زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که بگویم ما در اینجا دنبال کپیِ تئاترهای غربی نیستیم و آثاری که امضای شخصی داشته باشند برای من مهم هستند.
هویت تئاتری ایران باید حفظ شود
او با بیان اینکه گاهی درک برخی مسائل به دلیل تفاوتهای فرهنگی سخن میشود، ادامه داد: در کل به نظرم تئاترهایی که در اینجا و در قالب تئاتر ایران دیدیم بسیار با پیشرفت بالاست و مشابه آنچه در خارج از ایران اجرا میشود نیستند. نمیدانم چه تعداد کمپانی بینالمللی تئاتر به ایران سفر میکند اما فکر میکنم آنچه جذاب است این باشد که این هویت تئاتری در ایران حفظ شود و بهتر است برای انتقال این هویت و نمایش آن یکسری کمپانی یا افراد تئاتری به ایران بیایند و تبادلاتی برای بهتر شدن و اجرای کارها صورت گیرد.
این مدیر فستیوال Grec اسپانیا با اشاره به برخی ویژگیهایی که باید روی آنها بیشتر کار شود گفت: مثلا حرکت و کروگرافی که در برخی تئاترهای ایران دیدم خیلی جالب بودند، اما در عین حال به پیشرفت و ترقی هم نیاز دارند چون انگار در بعضی موارد از نظر یک طراح حرکت درست اجرا نمیشوند. ضمن اینکه ما در داستانِ نمایشهایی که دیدیم خیلی چیزها را ممکن بود متوجه نشویم چون ماهیتشان ایرانی و ترجمهاش برای ما سخت بود به همین دلیل استفاده از حرکت برای ارتباط بهتر است.
لو کلمبانی نیز در ادامه افزود: من هم موافق نظر سسک هستم و فکر میکنم باید حرکات در هر دو روش داستان و اجرا پیشرفت کند. ما خیلی دوست داریم در اروپا کارهای ایرانی بیشتری ببینیم و خوشحال میشویم که از آنها برای حضور به اجرا دعوت کنیم.
ضعفهای تئاتر ایران از نگاه یک مدیر فستیوال اروپایی
ادامه این گفتوگو به دلایلی که سبب شده تئاتر ایران خیلی در دنیا معرفی نشده باشد، رسید و از آن جمله به نبود یک سایت بینالمللی برای ارتباط با کمپانیها و جشنوارههای خارجی اشاره شد.
در اینباره سسک کاسادسوس گفت: پیش از اینکه بخواهیم به نبود سایت اشاره کنیم باید به آنچه سبب رشد کیفی تئاتر ایران میشود بپردازیم و یکی از کارها برای ارتقاء آن همان پیشرفت در مقوله «حرکت» است، ضمن اینکه استفاده بهتر از فضاها در اجرا و استفاده از المانهای بیشتر هم به این ارتقاء کمک میکند. در میان کارهایی که اینجا دیدم بازیگریها خوب بود و دراماتورژیهای انجام شده هم برایم خیلی خاص بودند، چون تعلیقهایی در کارها دیده میشد یا تایملپسهایی به کار رفته بود که سبب شده بودند آثاری متفاوت از آنچه بیشتر در اروپا دیدهایم را مشاهده کنیم.
وی بیان کرد: البته در این میان بینالمللی کردن یک نمایش هم مسئله مهمی است و جدا از ویژگیهایی که باید یک نمایش داشته باشد تا خارج از کشور به اجرا برسد، باید معمولا یکسری افراد به عنوان سفیر فرهنگی یا تئاتری باشند تا به کشورهای دیگر بروند و آثاری را که قابلیت اجرا در کشوری دیگر دارند، معرفی کنند. با این حال راهاندازی سایت هم یک راه دیگر برای معرفی کارها و گروهها است، اما به تنهایی کارگر نیست. قبل از آن احتیاج به تولید تئاتر است. وقتی تئاتر تولید شود سایت هم ارزش راه اندازی پیدا میکند.
خیلی از نمایشهای ایران برای اجرای بینالمللی مناسب نیستند
کاسادسوس در ابن باره گفت: نکته مهمی که باید اشاره کنم این است که کارهایی که من در اینجا دیدم برای اجرای بینالمللی تولید نشده بودند، بلکه برای مخاطب ایرانی آماده شدهاند. در حالی که وقتی بحث بینالمللی شدن را مطرح میکنیم باید به یکسری فاکتورها توجه کنیم، چون مثلا خواندن ترجمه در پایین نمایشهای وقتی روی صحنه هستند معمولا سخت است و اینکه آثاری بر پایه تصویر یا حرکت باشند خیلی میتوانند برای نمایش در خارج از کشور جذاب باشند. در کنار اینها هویت و داستان هم اهمیت زیادی دارد، همچنین موزیک. در این چند روز نمایشهایی را دیدم که موسیقی آنها خیلی به اثر کمک کننده بود اما با وجود تمام اینها تأکید میکنم که مهمترین مسئله این است که هنرمندان جوان ایرانی از کارهای خارجی تقلید نکنند و کار خودشان را به اجرا برسانند.
تئاتر اروپا هم دغدغه جذب مخاطب دارد؟
در ادامه درباره یکی از دغدغههای بزرگ تئاتریهای امروز ایران یعنی جذب مخاطب بحث شد؛ دغدغهای که باعث شده بسیاری از تولیدکنندگان تئاتر برای فروش بیشتر و جذب مخاطب از ستارههای سینما یا چهرههای مطرح دیگر استفاده کنند و همین مسئله با انتقادات زیادی از سوی تئاتریها بویژه آنهایی که از پیشکسوتان این حوزه هستند روبرو شده است.
در این باره سسک کاسادسوس با اشاره به اینکه خودش متخصص افزایش ارتقاء مخاطبان تئاتر است و این موضوع یک دغدغه و مسئله مهم برایش محسوب میشود، گفت: برای جذب مخاطب در اروپا چند راه وجود دارد؛ یکی استفاده از وسایل بازاریابی مثل فروش بلیت اینترنتی است که فکر میکنم در ایران هم باشد، این مسئله بویژه در مواجهه با تماشاگرانی که نسبت به یک گروه تئاتری وفادار هستند اهمیت بیشتری پیدا میکند.
او افزود: استفاده از ستارههای مطرح و بزرگ یک راه قوی دیگر است که البته معتقدم این راه در طول زمان تماشاگری را نگه نمیدارد و بیشتر برای تئاترهای تجاری خوب است مثل تئاترهای خصوصی تجاری و از نظر من تئاترهای غیرجذاب. اینها معمولا کارهایی هستند که به خارج از ایران نمیتوانند بیایند چون ستارگان ایرانی در اروپا شناخته شده نیستند.
این مدیر تئاتری ادامه داد: برای من جذابترین و مهمترین راه جذب مخاطب راهی است که به آموزش آنها ارتباط دارد و فرانسویها این کار را خیلی خوب انجام میدهند به طوری که افراد ماهری در این کشور برای انجام این کار وجود دارند و فعالیتهای زیادی را برای مخاطبان جدید انجام میدهند. روشی که آنها پی میگیرند به نوعی «حساس کردن مردم» نام دارد. در این روش شما به عنوان یک گروه تئاتری که نمایشی را قرار است اجرا کنید، همان تماشاگران همیشگی را نمیخواهید بلکه به دنبال تماشاگران بیشتر و متفاوتتر هستید. در فرانسه برای این مسئله کارهای زیادی برای مخاطبان تازه انجام میشود مثل برگزاری ورکشاپ، کنفرانس، ارائه آموزش و انجام راههایی که به هر طریقی مخاطبان تازهای در آن تربیت میشوند. برای من این راه جذابترین روش در اروپاست که البته بحثهای زیادی هم درباره آن وجود دارد.
کاسادسوس گفت: یک راه جذاب دیگر هم برای من دخالت و درگیر کردن هنرمندان در جامعه است؛ به این ترتیب که هنرمندان یکسری پروژههای هنری در همان جامعه خلق میکنند. درواقع گاهی این طور است که هنرمند میتواند تئاتر خود را با یک گروه غیرحرفهای تولید کند. خلق این پروسه هنری بویژه اگر با یک گروه غیرحرفهای باشد به تنهایی جذابیتهایی دارد که میتواند تماشاگرانی را برای آینده تئاتر بسازد. البته تأکید میکنم هر چه کار هنریتر و مدرنتر باشد باید دنبال راههای متفاوتتری هم برای جذب مخاطب گشت و در آنجا دیگر فقط مارکتینگ جواب نمیدهد. وقتی شما یک کار هنری متفاوت دارید قطعا برای بالا بردن مخاطب خود هم باید از راههای متفاوتتری استفاده کنید تا کارتان معرفی شود. به همین دلیل معتقدم مسئله مخاطب امری است که باید طولانی مدت به آن نگریست و برایش برنامهریزی کرد.
تاثیر نقد و شبکههای اجتماعی بر مخاطبان تئاتر
ادامه این بحث به تاثیر نقد تئاتر در تئاترهای اروپایی رسید که چقدر در جذب مخاطب اثرگذار هستند؛ نقدی که آنطور که باید در ایران جدی گرفته نشده و لااقل برای تماشاگران تئاتر تاثیر خاصی ندارد.
در اینباره سسک کاسادسوس بیان کرد: این روزها افراد زیادی در وبلاگهای خود درباره تئاترها مطلب مینویسند و مردم به آن مطالب ستاره میدهند یا نظرات خود را منتشر میکنند. در این باره نکته مهمی که وجود دارد این است که اگر قرار باشد فقط از شبکههای اجتماعی استفاده کنیم خیلی از نظرات و واکنشها هیجانی خواهند بود و به نوعی ممکن است خالی از محتوای عمیق باشند، در نتیجه برای تماشاگران قابل اعتماد نخواهند بود، اما اگر افراد متفاوتی نظرات متفاوتی بنویسند میتوان از آنها بهره بیشتری برای اعتماد کردن برد. همچنین نباید فراموش کنیم که نوشتن نقد درباره تئاتر خیلی سخت است ولی شنیدهام که اینجا دانشگاههای زیادی وجود دارد و نقدهایی بر پایه تحصیلات و سواد دانشگاهی و آکادمیک بیشتری نوشته میشود، چیزی که در خیلی از کشورها وجود ندارد و حتی در کشور ما (اسپانیا) نیز این طور نیست که تئاتر در سطح دانشگاه باشد به همین دلیل منتقدان معمولا در سطح بالایی نیستند.
او افزود: همچنین اطلاع دقیق ندارم که فعالیت شبکههای اجتماعی در ایران چطور است، اما در اسپانیا تماشاگران در این شبکهها و صفحات تئاتری نظرات خود را مینویسند و در برخی از آنها چند منتقد مقالات خود را درباره یک اثر منتشر میکنند و بقیه هم نظراتی را اضافه میکنند.
تاکید بر ارتباط میان تئاتر ایران و اسپانیا
گفتو گو با بحث درباره امکان فعالیت مشترک میان تئاتر ایران با هر کدام از این کشورها و جشنوارههایی که کاسادسوس و کلمبانی مدیرشان هستند به پایان رسید.
لو کلمبانی دراین باره گفت: در این روزهایی که در ایران بودم از میان نمایشهایی که دیدم آثاری بودند که دوست دارم حتما از این پس کارهای آن گروهها را دنبال کنم و برخی هم برای دعوت و اجرا در اروپا قابل بحث هستند تا ببینیم چطور به لحاظ زیژبان و اجرا امکان حضور انها در خارج از ایران وجود دارد.
سسک کاسادسوس هم اضافه کرد: من بیشتر براین معتقدم که باید یک ارتباطی میان تئاتر ما و ایران برقرار شود و این کار برای من از چند طریق میسر است، مثلا خوب است که برخی نمایشنامهنویسان ایرانی را دعوت کنم تا با نویسندگان دیگر تبادل نظر کنند و حتی میتوان نویسندگان اسپانیایی را به ایران فرستاد تا نمایشنامههای مشترکی نوشته شود و پس از آن نمایشهایی متفاوت و براساس داستانهایی که به اینجا هم تعلق دارد تولید شوند.ت
منبع: ایسنا