جنگ اطلاعاتی جاسوس ها / درباره فصل جدید سریال هوملند
نقد سریال هوملند
جنگ اطلاعاتی جاسوسها
نگاهی به فصل هفتم سریال هوملند
بعد از افت فصل چهارم و پنجم سریال هوملند ، کری متیسون ، مامور مخفی جذاب سی آی ای، در دل ماجرایی پیچیده و تو در تو با فصل هفتم سریال به تلویزیون بازگشته است .طرح و توطئه پر کششی که با آغاز فصل ششم و انتخاب یک زن بعنوان رئیس جمهور آمریکا و تقابل و بی اعتمادی اوبه نیروهای اطلاعاتی که منجر به رویا رویی پر تنش کاخ سفید با سازمان جاسوسی آمریکا گردید ، در فصل هفتم با برجسته تر شدن نقش رسانه های آزاد و ارجاعات زیرکانه درام به وقایع سیاسی امروزه، ابعاد پیچیده تری به خود میگیرد. جزییات هوشمندانه سریال ( نظیر پروسه قرار ملاقات مخفی که قرار است در هتل اتفاق بیفتد) که عملیات و درام جاسوسی را جلوتر از ذهنیات و حدسیات مخاطب پیش برده و دنیایی از بی اعتمادی را پیش چشم او می گشاید ، توانسته است آن چنان کشمکشی را بوجود آورد که تماشاگر را تا انتها با خود همراه سازد .
فصل جدید هوملند با جابه جایی دلپذیر نیروهای مخالف و موافق در فصل قبلی ، مرز باریک بین دموکراسی و تمامیت خواهی را دربطن یک درام پر پیچ و خم ودر قامت رئیس جمهوری نشان میدهد که با شعار گسترش عدالت و دموکراسی ، قدم به کاخ سفید گذاشته اما مهمترین دغدغه اش سرکوب مخالفان و جلوگیری از انتشار صدا و تصویر رسانه هایی است که همراهی چندانی با او نشان نمی دهند .در این میان کری متیسون با آن روحیه جنگنده و قانون گریزش از یک سو و ” ساول برنسون” با آن هوشمندی درونگرایانه اش از سوی دیگر ، مبارزه ای مخفیانه را با شرایط موجود آغاز کرده اند که با ظهور ردپایی از توطئه روسها ( نظیر آنچه در انتخابات اخیر آمریکا صورت گرفت) این قسمت از سریال را به جنگ اطلاعاتی جاسوسها بدل کرده است.
به نظر می رسد دهه طلایی تلویزیون در این چند سال اخیر ، با اتکا به داستانگویی ماهرانه و فرهنگ تصویری عاقلانه ای که راه را برای بیان بحثهای بی ربط و مشمئز کننده ای چون سیاه نمایی و بازنمایی مشکلات داخلی نزد اتباع خارجی ، در سطح اجتماع بسته است ، توانسته درامهایی را خلق نماید که ضمن ارتباط با طیف گسترده ای از مخاطبان در سراسر جهان ، بسیاری از سینماگران مطرح را برای فعالیت به خود جلب نماید تا تلویزیون و صنعت سریال سازی همچنان منتظر اتفاقات و محصولات جذاب تری در آینده باشد .
کمال پورکاوه