درباره فیلم رحمان ۱۴۰۰ ، تتلو و تلویزیون ملی
سایت تحلیلی خبری فیلمروز: این روزها در سینمای ایران صدای پای ابتذال را می توان بیش از پیش شنید. ابتذالی که در سایه تبلیغات مداوم رسانه ای که فروش میلیاردی فیلم های گیشه را به شکل روزانه به رخ تماشاگر می کشد، ابعاد گسترده ای نیز یافته است.نقش سیاستگزاران سینمایی و سانسور دولتی که راه را بر آثار ارزشمندی چون ” خانه پدری ” کیانوش عیاری بسته است در کنار نابلدی و بی سلیقگی فعالین سینمای رانتی، رشد سینمای باری به هر جهت را در این روزها باعث شده است.شاید نگاهی کلی تر بتواند کمی اوضاع را برای ما روشن تر سازد :
۱-میگویند اگر میخواهید میزان رشد و یا پسرفت یک جامعه را بسنجید، بهتر است به فرهنگ و محصولات فرهنگی آن جامعه نگاهی بیندازید
۲-بی اخلاقی ،تزویر و فساد آن جایی که در خفا اتفاق بیفتد از طرف جامعه با مجازاتی سخت روبرو خواهد شد، اما زمانی که فساد و ابتذال آشکارا و در پیش چشمان جامعه شکل بگیرد تبدیل به سبک زندگی مردم آن جامعه می شود.
۳-با نگاهی گذرا به اوضاع و احوال جامعه امروزه ،( از شیوع اخبار دزدی و فساد در دستگاههای دولتی و حاکمیت پول و سرمایه در تلویزیون ملی که در قالب اسپانسرها و ستاره مربع ها خودنمایی میکند و صدا و سیما را حتی تا بیان واژه هایی چون “گرفتن اندازه باسن” در سریال های نوروزی وادار به عقب نشینی کرده است تا یکه تازی خودروسازان بی کیفیت داخلی و بی کفایتی مسئولین) به راحتی میتوان چشم انداز سینمای ایران را که مارموزها و هزارپاها در آن مشغول فعالیت هستند را پیش بینی کرد.سینمایی که همپای با مختصات جامعه اش ظهور آثاری چون چهار انگشت و رحمان ۱۴۰۰ را گریز ناپذیر جلوه می دهد
۴-شاید شما هم با دیدن ویدئویی که از کنسرت اخیر تتلو در گرجستان پخش شده و حرفهایی که او با وقاحت کامل درباره کشیدن گل بر روی استیج به زبان آورد، سری به نشانه تاسف تکان داده باشید.اما باید دانست جامعه ای که راه را بر روی فعالیت نخبگانی چون شجریان می بندد، به ناچار باید منتظر ظهور تتلوهای مبتذل نیز باشد.کافیست سر خودتان را از گرجستان به سمت سینماهای داخل کشور بچرخانید تا هجوم شوخیهای بند تنبانی منوچهر هادی در رحمان ۱۴۰۰، شما را به یاد غیبت بهرام بیضایی و دشواریهای فیلمسازی کیانوش عیاری در طی این سالها بیندازد.ابتذال در زمینی به رشد و رویش خود ادامه میدهد که بذرهای نخبه گرایی امکان باروری پیدا نمیکنند.
۵-رحمان ۱۴۰۰ در متن و اجرا همان قدر ریاکار است که شخصیت ظاهر الصلاحی چون مهران مدیری در نقش حاج آقا جاروسی. فیلم با زندگی لوکس و خانه بزرگ ویلایی و ماشین لامبورگینی مخاطب را با خود همراه کرده اما با اتکا به فرمول گنج قارون در نهایت زندگی ساده و بی آلایش را به مخاطب خود پیشنهاد می دهد. یعنی برعکس همه آن چیزهایی که فیلم بر اساس آن تولید شده است . فیلم آنچنان خود را اسیر پول و سرمایه اسپانسرخودش قرار داده که حاضر شده است برای خوشامد شرکت متبوع، تعارف را کنار گذاشته و خیلی سرراست و مستقیم یک تیزر تبلیغاتی را به بهانه خوردن شام دراثر بگنجاند. در این مسیر منوچهر هادی و فیلمنامه نویسش(!!!) درست به موازات ریاکاری جمعی که در جامعه وجود دارد حرکت کرده و خودشان را پشت پیام های اخلاقی انتهایی اثر پنهان میکنند.
رحمان ۱۴۰۰ اما پا را از این هم فراتر گذاشته و در شوخیهای جنسی نیز گوی سبقت را از دیگر رقبا می رباید.به یاد نمی آورم که تقی ظهوری بعنوان سمبل هیزی و چشم چرانی در سینمای قبل از انقلاب هم این چنین بی پروا با حرکات مواج کمر و اشارات مستقیم و غیر مستقیم به آلت تناسلی مردانه ، برای گرفتن خنده از تماشاگرش کوشیده باشد. اما ظاهرا حاکمیت پول و سرمایه در فرهنگ امروزه باعث شده که هدف هر وسیله ای را به آسانی توجیه نماید.مخصوصا اگر هدف ، دسترسی به همان پولی باشد که حاج آقا جاروسی با آویزان شدن از دامان اخلاق قصد رسیدن به آن را دارد.
نوشته: کمال پورکاوه