درباره فیلم مستند قلب زمین ساخته کایزا آستیکاینن
برای علاقمندان فیلم کوتاه که دسترسی به ساخته های کارگردانان داخل کشور نیز به راحتی میسر نیست ، نمایش فیلم های کوتاه برگزیده جشنواره تامپره از کشور فنلاند در جشنواره فیلم کوتاه تهران ، یک غافلگیری تمام عیار محسوب می شود
یک مستند شاعرانه
سایت تحلیلی خبری فیلمروز : برای علاقمندان فیلم کوتاه که دسترسی به ساخته های کارگردانان داخل کشور نیز به راحتی میسر نیست ، نمایش فیلم های کوتاه برگزیده جشنواره تامپره از کشور فنلاند در جشنواره فیلم کوتاه تهران ، یک غافلگیری تمام عیار محسوب می شود .در جایی که سینمای بلند فنلاند نیز در میان سینما دوستان ایرانی چندان شناخته شده به نظر نمی رسد ، اختصاص یک بخش مجزا برای مرور آثار کوتاه از جشنواره معتبری چون تامپره ، فرصت مناسبی برای کشف گونه ای دیگر از سینمای کوتاه این روزها است . مستند ” قلب زمین ” ساخته فیلمساز ۳۶ ساله فنلاندی، کایزا آستیکاینن یک بار دیگر این مساله را به ما یادآور می شود که جستجو در پی پیدا کردن یک سوژه بدیع ، لزوما منجر به تولید یک فیلم مستند قابل اعتنا نمی شود بلکه این جهان بینی فیلمساز و درک درست او از موقعیت انتخابی است که زبان سینما را تبدیل به مدیومی تاثیر گذار می کند .
دوربین کایزا آستیکاینن در سفری شاعرانه به خانه آباو اجدادی اش در دل مزرعه ای بزرگ که پدر و مادری میانسال را دور از هیاهوی شهری و در محیطی انتزاعی به کار دامپروری و کشاورزی نشان می دهد ، آن چنان تصویر تاثیرگذاری از زندگی روزمره و دغدغه های فکری و ذهنی آنان پیش روی مخاطب می گشاید که تماشاگر را بدون اینکه منتظر اتفاق خارق العاده و چشمگیری باشد تا انتهای اثر با خود همراه می سازد .”قلب زمین” شاید جزء معدود فیلم های مستندی باشد که با فاصله گرفتن از کاراکترهای محوری فیلم ( زن و مرد کشاورز و دامپرور ) و تاکید بر موقعیت زندگی زن و مرد و برجسته سازی فضای زندگی آنان ، آن چنان ابعادی به فضا ، اشیاء و حیوانات درون مزرعه می بخشد که حضور آنان را تا مرز کاراکترهای اصلی فیلم ارتقا می دهد .صحنه طولانی و تکان دهنده نشخوار کردن یک گاو کنار دیوار بلند خانه که با نریشن مرد درباره تربیت گاو و کشف روحیات خاص این نوع از حیوانات همراه می شود، زمانی صورتی از عینیت به خود میگیرد که پس از نمایی طولانی و باز شدن در طویله توسط زن ، برعکس تصور اولیه ، گاو را نه در حال نشخوار کردن همیشگی که در حال انتظار برای باز شدن در جهت ورود به محل زندگی اش ( طویله ) می یابیم .
این صحنه موجز و بیانگر ، در کنار ارتباطی که زن و مرد با گندم ها ، چمن ها ، درختان و آبهای دور اطراف محل زندگیشان همانند تعدادی از اعضای خانواده شان برقرار کرده اند ، چنان شاعرانگی ای را به زندگی آنها بخشیده است که غیبت فرزاندان و تنهایی آنان را کمرنگ جلوه می دهد .اینجا است که خستگی و از کار افتادگی آنها وقتی بعد از ۴۰ سال پایبندی به سنت ها ی خانوادگی ، آنها را به فکر استراحت کردن از طریق فروش گاوها و محصولات مزرعه می اندازد ، صحنه ساده انتقال گاوها به کامیون بزرگ حمل و مقاومت حیوانات برای ترک خانه ای که در آن بزرگ شده اند را تبدیل به یکی از تاثیرگذارترین و تلخ ترین فصل های سینمایی می نماید.
” قلب زمین ” یک کلاس درس فیلمسازی است. جایی که درک موقعیت و جهان بینی فیلمساز، بر سادگی سوژه پیشی میگیرد و ساختار درونی اثر بر وجوه تکنیکی آن غلبه می کند . مسیری که بسیاری از تولیدات امروزه ما در ایران ، راه برعکس آن را پیموده اند .
نوشته : کمال پورکاوه