اخبارسینمای ایرانمصاحبههمه مطالب

زینب تبریزی:نمی‌خواستم مستند علمی بسازم/ رضا صائمی:کارگردان جسارت ورود به این موضوع حساس را داشته‌است

سایت تحلیلی خبری فیلمروز: نشست نقد و بررسی مستند «تمام چیزهایی که جایشان خالی‌ست» به کارگردانی زینب تبریزی روز یک‌شنبه ۱۷ آذرماه در خانه هنرمندان برگزار شد. در این نشست زینب تبریزی کارگردان این فیلم و رضا صائمی منتقد حضور داشتند.

رضا صائمی در ابتدای این نشست درباره سوژه فیلم «تمام چیزهایی که جایشان خالی‌ست» اشاره داشت: « مستندهای زیادی با سوژه‌ بیماری و سرطان ساخته شده است و سوژه تازه‌ای در فیلم‌سازی محسوب نمی‌شود. اما نوع روایت و نگاه مستندساز به سوژه سرطان، از لحاظ ساختاری و بینشی که کارگردان در مستند «تمام چیزهایی که جایشان خالی‌ست» دارد ، متفاوت است».

او ادامه داد: «در این فیلم در کنار آشنایی با بیماری سرطان، در برابر موقعیتی قرار می‌گیریم که چگونه با سرطان مواجه شویم. مستند «تمام چیزهایی که جایشان خالی‌ست» را در کنار مستند پژوهشی و پزشکی و سلامت محور بودن، به دلیل وفاداری به سوژه که ویژگی اصلی مستند پرتره است، می‌توان مستند پرتره هم دانست. مستند پرتره‌ای که قهرمان آن غایب است».

این منتقد درباره وجه داستانی این فیلم عنوان کرد: «در این فیلم مستندساز تلاش کرده با محوریت زبان سینمایی در داستان پیش برود و وجه داستانی فیلم را در کنار مستند بودن آن حفظ کند. تماشاگر با خصوصی‌ترین فضای زندگی مهناز و همسرش همراه می‌شود و بدون پرده به داستان او وارد می‌شود. تقریبا نیمی از زمان فیلم به شخصیت‌پردازی و داستانِ زندگی مهناز اختصاص یافته و به همین خاطر، در نیمه‌ دوم فیلم، تماشاگر به طور تمام و کمال با مستند همراه است. داستان مهناز به طرز قابل توجهی شنیدنی می‌شود و این نه فقط به خاطر جایگاه راوی و صمیمی بودن متن، که به خاطر ورود بی‌مهابا به جزئیات زندگی شخصیتی است که می‌دانیم مرده و اکنون فقط خاطره‌های او باقی مانده‌اند».

صائمی افزود: «این مستند بیش از این‌که راجع به بیماری باشد، درباره رویارویی مرگ با زندگی است. در پایان فیلم هم مخاطب نگاه تازه‌‌ای به زندگی را دریافت می‌کند. از سوی دیگر در این فیلم تابوشکنی اجتماعی نسبت به سرطان پستان صورت گرفته است و کارگردان جسارت ورود به این موضوع حساس را داشته است. تماشاگر با وجود این که فرجام زندگی شخصیت اصلی فیلم را می‌داند، با او و اعضای خانواده‌‌اش همراه می‌شود و جالب این که شخصیت محوری فیلم، حتی مرگ خود را نیز خیلی ساده و صمیمانه به اطلاع مخاطب می‌رساند»

زینب تبریزی کارگردان مستند همه چیزهایی که جایشان خالی است
زینب تبریزی

در ادامه این نشست نوبت به زینب تبریزی رسید. این کارگردان با اشاره به چگونگی شکل‌گیری این مستند بیان کرد: «موضوع مستند از طرف مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به من پیشنهاد شد و در واقع مستند محصول این مرکز است. از همان زمان  تحقیقاتم را آغاز کردم و نتایج جالبی از آن گرفتم. سرطان پستان یک تابوی اجتماعی دارد و بسیاری از بانوان از ترس این‌که زندگی‌شان با مشکل مواجه نشود و خانواده و عزیزان‌شان را از دست ندهند، این بیماری را بیان نمی‌کنند و در نهایت برخی به دلیل اقدام نابهنگام، جان خود را از دست می‌دهند».

این کارگردان اضافه کرد: «مهناز شخصیت اصلی داستان به دلیل بیان نکردن بیماری خود فوت کرده است. پیش از ساخت این فیلم، شناختی از دکتر مهناز علیمردانی نداشتم و زمانی با شخصیت او آشنا شدم که حدود پنج سال از مرگ او بر اثر ابتلا به سرطان پستان گذشته بود. دیگر شخصیت داستان(جمیله) به دلیل اقدام به‌موقع مشکلش حل شده و در حال حاضر در موسسه سرطان سینه مشغول فعالیت‌های خیرخواهانه در این زمینه است.وقتی می‌خواستم این فیلم را بسازم با خودم فکر کردم تا به حال فیلم‌های بسیاری درباره‌ بیماران مبتلا به سرطان ساخته شده که در برخی موارد، تماشاگران از دیدن آن‌ها گریزان هستند و از آن‌جا که به داستان‌گویی خیلی علاقه دارم تصمیم گرفتم این‌بار زندگی را روبه‌روی مرگ قرار دهم و بار دراماتیکی که می‌توان به وجه مستندگونه‌ فیلم اضافه کرد را تا حد امکان تقویت کنم».

او در بخش دیگری از این نشست نقد و بررسی، در پاسخ به نکته‌ مطرح شده از سوی رضا صائمی درباره‌ غلبه‌ گفتار متن بر فیلم که به گفته‌ او از ابتدا تا انتهای فیلم آن را همراهی می‌کند، گفت: «زمانی که فیلم‌نامه نوشته می‌شد تصمیم بر این بود که داستان از زبان روح زنی که فوت شده روایت شود. روح درگذشته‌ای که اکنون به کمال و آرامش رسیده است».

این کارگردان سپس در پاسخ به سوالی درباره‌ پررنگ‌تر بودن وجه داستانی این فیلم و وجه داکیو‌درام بودن آن عنوان کرد:«در حقیقت اسم سرطان و هر نوع بیماری ترسناک است و  نمی‌خواستم مستند علمی بسازم. ساخت فیلمی با موضوع سرطان کار بسیار دشواری است و در این فیلم تصمیم گرفتم از منظر روان‌شناسی به قضیه نگاه کنم و از رویکرد علمی دور شوم. مخاطب برایم اهمیت داشت و می‌خواستم فیلم بهتر دیده شود و به خاطر همین موضوع قصه را وارد فیلم کردم. با خودم فکر کردم با اضافه کردن روایت داستانی احتمالا مخاطب تا انتها به تماشای فیلم خواهد نشست، آن‌هم فیلمی که موضوع تلخی را برای پرداختن و نمایش به مخاطب انتخاب کرده است».

زینب تبریزی: می‌خواستم فیلم بهتر دیده شود و به خاطر همین موضوع قصه را وارد فیلم کردم. با خودم فکر کردم با اضافه کردن روایت داستانی احتمالا مخاطب تا انتها به تماشای فیلم خواهد نشست، آن‌هم فیلمی که موضوع تلخی را برای پرداختن و نمایش به مخاطب انتخاب کرده است

او افزود: «براساس تحقیقاتی که انجام داده بودم، برخی نقطه‌های زندگی مهناز را انتخاب کردم و گفتار متن اولیه‌ فیلم را نوشتم اما از آن‌جا که نوشته‌‌ام فراز و فرود چندانی نداشت، تصمیم گرفتم از شخص دیگری برای انجام این کار دعوت کنم و به همین خاطر از سینا دادخواه و مریم صابری خواستم گفتار متن فیلم را بنویسند».

در بخش دیگری از این نشست،تبریزی فیلم مستند‌داستانی را یک گونه‌ کاملا جا افتاده در سینمای دنیا توصیف کرد و افزود: «در حالی که حتی در سینمای داستانی هم تلاش‌هایی برای نزدیک کردن داستان‌ها به فضای موضوع‌های مستند دیده می‌شود، متاسفانه هنوز در سینمای مستند ما نسبت به نزدیک شدن فیلم‌ها به وجه دراماتیک و داستان کمی ترس وجود دارد».

تبریزی هدف از ساخت این فیلم را اطلاع‌رسانی به تمام زن‌هایی دانست که حتی اشاره به نام سرطان پستان را نیز یک تابو می‌دانند و افزود: «برخلاف تصور، فیلم «تمام چیزهایی که جایشان خالی‌ست» تلخ نیست و روحیه‌ امیدبخشی در آن وجود دارد. همیشه در جلسات فیلم و نشست‌ها از تماشاگرانم می‌خواهم که به عنوان سفیر به دوستان و نزدیکان‌شان درباره سرطان پستان اطلاع رسانی کنند».

 

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا