اتلاف وقت برای ژستهای روشنفکرانه، یادداشتی بر فیلم مفت آباد
یادداشتی بر فیلم " مفت آباد "
یادداشتی بر فیلم ” مفت آباد ”
نویستده و کارگردان : پژمان تیمورتاش
بازیگران : سجاد افشاریان – برزو ارجمند -امین اسفندیار – دنیا مدنی
با چه داستانی روبرو هستیم ؟
اگر جزء آن دسته از علاقمندانی هستید که در سینما به دنبال پیگیری داستاتی کلاسیک با اوج و فرود و کشمکشهای فراوان هستند ، مفت آباد چیز دندان گیری را نصیبتان نخواهد کرد .فیلم روایتگر ارتباط چند جوان در خانه ای کوچک ومحقرانه جنوب شهر است که هر کدام از آنها دغدغه ای دارد که بر روی دیگران تاثیر میگذارد ، یکی از آنها معتاد است و با برادر بزرگتر از خودش اختلافاتی دارد ،دیگری لال است ، برادر بزرگتر مال و اموالش را در یک زدوبند از دست داده است ، یکی دیگر علاف و بیکار است ،و آخری سربازی جوان است که در تمام طول فیلم خواب است.فیلم در قالب داستانکهایی ، میکوشد بی پولی و فضای پر تنش ارتباطی میان آنان را پیش چشم مخاطب بگشاید .
اما اگر انتظار فیلمی مثل بوتیک با آن فضای خانه های مجردی را دارید ، به بیراهه رفته اید . مفت آباد مسیری کاملا متفاوت را برای ارتباط با تماشاگرش انتخاب کرده است .
جذابیتهای فیلم کدامند ؟
اگر از فیلمهایی که اکثر لحظاتش را در یک آپارتمان کوچک و شلخته پایین شهر میگذراند ، خوشتان می آید ، مفت آباد انتخاب خوبی است . فیلمی پر از دیالوگهای محاوره ای امروزه که چاشنی بد دهنی و فحش هم جزء جدانشدنی آن محسوب میشود .
شاید دیدن صحنه هایی چون آب خوردن از شیلنگ توالت هم بتواند بر جذابیتهای شنیدن فحشهای با مزه بیفزاید .
تماشاگران جدی تر اما به بازی سجاد افشاریان و مهارت کارگردانی پژمان تیمورتاش در یک فضای بسته اشاره خواهند کرد . نکته ای که باعث شده است کارگردانان جوان امروزی از بسیاری از نامهای مشهور عرصه فیلمسازی ، خلاقیتهای بیشتری از خود نشان داده و جدی تر گرفته شوند .
چرا ممکن است فیلم را دوست نداشته باشیم ؟
علیرغم شروع خیره کننده فیلم که تا پایان تیتراژ ابتدایی فیلم ادامه پیدا کرده و ما را به ناگهان وسط یک بحران نامعلوم رها میسازد ، فیلمنامه متکی بر خرده پیرنگ پژمان تیمورتاش ، توانایی سامان دادن به وقایع و شخصیتهای خود را پیدا نمیکند .
سابقه ادبی فیلمساز، نه تنها کمکی به نمایشی کردن موقعیتها و شخصیتهای فیلم نکرده ، که فیلمنامه را به مهمترین معضل فیلم تبدیل ساخته است . فیلساز بدون شناخت کافی از عناصر سینمای مبتنی بر خرده پیرنگ ، شخصیتهایی را وارد داستان خود میکند که تماشاگر هیچ ارتباطی با آنها نمیتواند برقرار نماید .
شما تا انتهای فیلم مساله اصلی شخصیتها و داستان را درک نخواهید کرد . تنها چیزی که به تماشاگر تحویل داده میشود فقط حرف است و حرف است و حرف .و ظاهرا همین پر حرفیها که گهگاه شما را به مرز عصبیت نیز میرساند به مذاق عده ای خوش آمده و مفت آباد را رقیبی جدی برای ابد و یک روز دانسته اند . البته شوخیهایی از این دست که از طرف سردبیران دیروز و پیر دبیران امروز معتبرترین نشریه سینمایی ارائه شده است ، چندان نباید جدی گرفته شود .
چرا که شما در ابد و یک روز ، خیلی آهسته و به آرامی و با موقعیتها و حوادثی که کنار هم چیده شده اند هم به دغدغه های درونی شخصیتها نزدیک میشوید و هم با ارتباطی که میان آنها شکل میگیرد ، با نگرانی سرنوشت آنها را دنبال میکنید . حال بهتر است نگاهی به مفت آباد بیندازید : برادری که پایش شکسته و مالش را در یک معامله باخته است . برادر کوچکتر معتاد است و در پشت بام خانه با دختری دیگر مواد میکشد . پسر دیگری که لال است و تنها ویژگی اش شستن دستشویی و به همراه داشتن موبایل است .پسر دیگر که علاف و بیکار است و جوان آخر سربازی است که از غم عشق دختری قرص خورده و تمام فیلم در خواب است .
فیلم تنها به نمایش بیهوده و کسالتبار آنها بسنده میکند ، و با شعار این روزها مد روز ، معضلات اجتماعی فقط حرف میزند .
چه کسانی ممکن است از دیدن این فیلم لذت ببرند ؟
اگر زوج جوانی هستید که برای گذراندن وقت و یا دیدن فیلمی که شما را درگیر داستان خود کند به سینما میروید ، پیشنهاد میکنم در انتخاب خود تجدید نظر کنید . اما اگر همانند سردبیر مجله فیلم ، عاشق شنیدن حرفهای بند تنبانی کوچه و خیابان با چاشنی فحش و بد و بیراه هستید ، فیلم ایده آلی را برگزیده اید .
دانشجویانی که فضاهای پایین شهر و معضلات آنها را در ابد و یک روز و بوتیک تجربه کرده اند ، با دیدن مفت آباد کاملا نا امید میشوند
دوستان دیگری هم که گمان کرده اند فیلمهای بخش هنر و تجربه لزوما فیلمهای مهمی در تاریخ سینمای ایران هستند و باید دیده شوند ، بهتر است وقت خودشان را جای دیگری تلف کنند .
نظر منتقدان موافق:
هوشنگ کلمکانی: یک فیلم اول بسیار دیدنی از یک استعداد جوان سینمای ایران که به دلیل کج فهمی و یا سوءتفاهم از دیده شدن در جشنواره اخیر فجر بازماند . این فیلم شاید میتوانست موفقیت ” ابد و یک روز ” در جشنواره سی و چهارم را تکرار کند .
نظر منتقد مخالف :
علی فرهمند : باید فاتحه فیلمی را خواند که در لحظات پر تنش ، تماشاگر را از سر تصنعی بودن موقعیت به خنده می اندازد .و در لحظاتی که کاراکترها قصد بذله گویی دارند ، مخاطب دیالوگها را پس بزند . این اتفاقی است که برای فیلم مفت آباد می افتد .نه مساله دارد و نه قادر است از لابلای داستانکهایش ، مساله و معضل بیرون بکشد
کامنتها در شبکه های اجتماعی :
س.حسامی : بسیار ضعیف و بی سر و ته . داد و فریاد بیخود و سرسام آور . تنها چیزی که بعد از دیدن فیلم نصیبتون میشه سر درده ، همین .
بامداد : این فیلم عالی بود . از هر نظر ، چه فیلمنامه و چه دیالوگ نویسی . کمتر کمدی سیاهی به این شکل داشتیم که واقعا از شروع تا پایان کمدی سیاه باشه
از من میشنوید :
اگر دوستدار سینما هستید و آن را با تمام اشکال و فرمهایش ، دنبال میکنید بهتر است دست از گرفتن ژستهای روشنفکرانه بردارید و به دنبال سینما بروید . اطلاق کلماتی چون کمدی سیاه و مقایسه آن با ابد و یک روز نشان میدهد که کمی از مسیر سینما خارج شده اید . فیلمهای ارزنده زیادی وجود دارد که با خرده پیرنگهای این چنین تاثیر شگرفی بر روح تماشاگرش بر جای میگذارد . کافی است کمی جستجو کنید .
نوشته : کمال پورکاوه