مفهوم قضاوت و سرک کشیدن در دنیای سینما با نگاهی به جنجال های رامبد جوان در کانادا
سایت تحلیلی خبری فیلمروز: این روزها و با منتشر شدن عکس بدون حجاب نگار جواهریان که همراه همسرش رامبد جوان در کانادا به سر می برند، جنجال ها و حواشی بسیاری را در شبکه های اجتماعی بوجود آورده است. عده ای بر تزویر و ریاکاری رامبد جوان علیرغم جهت گیری های همیشگی اش در برنامه تلویزیونی خندوانه که مدام بر طبل وطن دوستی و محترم شمردن ارزشهای میهنی تاکید داشته اشاره می کنند و عده ای نیز با پیش کشیدن این نکته بسیاری از ما ایرانیان دارای روحیه یکسانی با رفتار و گفتار رامبد جوان هستیم، بسیاری از مخالفان را متهم به قضاوت کردن اشخاص و سرک کشیدن به زندگی خصوصی آنان می نمایند تا جایی که امیر مهدی ژوله و پرویز پرستویی با لحن خاص خودشان به مردم تاختند و آنها را از دخالت در زندگی خصوصی هنرمندان بر حذر داشتند.
به نظر می رسد بعد از واکنش های منفی و گسترده ای که علیه رفتار آزاده نامداری در آن سوی مرزها در شبکه های اجتماعی شکل گرفت و او را تا پای محرومیت از اجرای برنامه های تلویزیونی نیز پیش برد، رامبد جوان بواسطه سلطه چندین ساله اش در تلویزیون و همکاری گسترده ای که با اسپانسرهای دولتی و نیمه دولتی برقرار کرده است با خشم بالاتری نسبت به نمونه های مشابهی چون آزاده نامداری روبرو شده است. در این میان دفاعیه های ناقص هنرمندانی چون ژوله و پرستویی که به جای خاموش کردن این آتش، حکم اضافه کردن نفت و شعله ور ساختن بیشتر آن را در پی داشت، دوباره ما را با این نکته مواجه می سازد که اصولا هنرمندان ما تا چه حد با فضایی که در آن کار میکنند و جو جامعه ای که در آن زندگی میکنند آشنایی دارند؟ آیا واقعا باید تحلیل هایی که گاه به اظهار نظرهای کودکانه راه می برد را از طرف سلبریتی هایی از این دست جدی گرفت؟ شاید ذکر نکاتی چند که گاه به یادآوری بدیهیات می ماند برای روشن تر شدن اذهان این دوستان و هوادارانشان مفید فایده باشد:
قضاوت کردن عین انسانیت است
۱-در عبارت سطحی و مد روز این سالها که با ژست یک انسان عاقل و همه چیز دان به مخاطب ارائه می شود، مدام توصیه به قضاوت نکردن آدم ها و انسان های دور و اطراف شده و هر گونه دریافت ذهنی از رفتار و گفتار یک شخص را معادل بی خردی می داند. به نظر می رسد این تشویق و ترغیب به قضاوت نکردن، از آن دست عبارات روبنایی و سطحی است که تنها میتواند افراد یک جامعه را به چنان انفعالی وادار نماید که ناتوانی در درک حالات و رفتار انسانهای دور و بر را همچون فضیلتی انسانی به اجتماع تزریق می کند. شاید یادآوری این جمله اسکاروایلد در این بین خالی از لطف نباشد: ” تنها آدم های سطحی هستند که از روی ظواهر قضاوت نمی کنند، راز جهان در آن چیزی است که دیده می شود نه آن چیزی که به چشم نمی آید” . شاید آن زمانی که پرویز پرستویی با شتاب و عجله این روزهایش مشغول نوشتن دفاعیه خود از رفتار رامبد جوان و محکوم کردن مخالفین او بوده است، خود نیز فراموش کرده که انسانها اصولن بر مبنای قضاوت هایی که انجام میدهند زندگی میکنند. این قضاوت ما انسان ها از وقایع و اتفاق های دور و بر است که منجر به شکل گیری قدرت تصمیم گیری در وجود ما شده و در نهایت به انتخاب یک مسیر و موضع مشخص منتهی می شود. آیا پیروان نظریه ” قضاوت نکن” ، با دیدن یک مرد قوی هیکل که چاقوی بلندی به دست دارد و عربده کشان و دوان دوان به سمت آنها می آید، عطای قضاوت را به لقایش بخشیده و سر جای خود می ایستند و منتظر نزدیکتر شدن مرد چاقو به دست می شوند یا اینکه بر اساس نوع رفتار و زبان بدن شخص مهاجم دست به قضاوت ذهنی زده و خود را از مهلکه نجات می دهند؟ شاید ذکر این نکته بدیهی ضروری به نظر برسد که قضاوت، تنها ابزار ما انسان ها برای زندگی است و کسانی در این زندگی موفق تر و سر بلند تر هستند که قضاوت های درست تر و عاقلانه تری داشته باشند.دعوت به قضاوت نکردن انسانها و وقایع اطراف ، دعوت به انفعال و تهی کردن شخصیت از ادراک انسانی است .طبیعی است که در مورد بوجود آمده درباره رامبد جوان و همسرش در کانادا نیز، قدرت قضاوت کاربران مختلف شبکه های اجتماعی به کمک آنها آمده تا تزویر و ریاکاری این برنامه ساز تلویزیونی و مبلغ ارزش های رسمی جامعه را بیشتر و بهتر درک کنند. اعتراض به جای آنان که گاه به نفرت نیز پهلو می زند از همین مساله ساده نشات میگیرد. مساله ای که از ذهنیت پیچیده پرویز پرستویی و امیر مهدی ژوله به دور مانده است.
سینما، همان سرک کشیدن به زندگی دیگران است
۲-پیش کشیدن موضوع ” سرک نکشیدن در زندگی هنرمندان” آن هم از جانب سلبریتی هایی که خود کار هنری انجام می دهند، تنها از نشناختن فضایی می آید که درآن مشغول به کار هستند.هنرمندان و سلبریتی ها در همه جای دنیا وقتی به دنیای شهرت پا میگذارند به شکل طبیعی میپذیرند که زندگی خصوصی به آن سر و شکلی که عامه مردم از آن بهره مند هستند را نخواهند داشت.همان مردمی که برای دیدن فیلم ها و آثار آنان صف کشیده و برای عکس و امضا گرفتن از آنها مسافت های زیادی را طی میکنند و بر اعتبار و شرایط مالی آنها می افزایند، کنجکاوی ذاتی بسیاری نیز برای اطلاع از رفتار و گفتار هنرمندانشان در دنیای واقعی از خود نشان میدهند.هر هنرمندی که پای به دنیای شهرت و ثروت میگذارد به شکل طبیعی باید بداند که در ازای به دست آوردن این توجه اجتماعی، زندگی خصوصی و آرام خود را از دست می دهد. سینما در ذات خود نوعی تجربه سرک کشیدن دسته جمعی در زندگی کاراکترهایی است که روی پرده سینما جان گرفته اند.وقتی که در سالن تاریک سینما نشسته ایم، در واقع در حال سرک کشیدن به زوایای مختلف زندگی انسانهایی هستیم که روی پرده جان گرفته و بدون اینکه متوجه حضور تماشاگرانی چون ما باشند، چشمان ما را تا به خصوصی ترین خلوت های روحی و جسمی خود نیز هدایت میکنند.
بله، اگر بعنوان هنرمند و سینماگر، ویژگی های فضایی را که درآن مشغول به کار هستیم نشناسیم، در بیان نظرات به لکنت هایی دچار می شویم که به ناچار با واکنش منطقی کاربران نیز مواجه خواهیم شد.
نوشته: کمال پورکاوه