نگاهی به فیلم های کوتاه جشنواره کاشان : سکوت یلدا / ارباب
مروری بر چند فیلم کوتاه به نمایش در آمده در جشنواره منطقه ای کاشان :
۱-سکوت یلدا به کارگردانی فرزاد اسلام پور ( کاشان) :
شاید مهمترین مشکل فیلم را بتوان در دوری اش از تعریف و چهار چوب های فیلم کوتاه دانست .ایده تجمع تعدادی از دوست و آشنایان در یک خانه قدیمی بزرگ و بر ملا شدن رازهایی از زندگی و رابطه های آنان شاید در اندازه های یک فیلم بلند ( با توجه به امکان طراحی حوادث و ماجراهایی که بتواند شخصیت های داستان را برای مخاطب ملموس و باور پذیر نماید ) مناسب به نظر برسد اما در یک فیلم کوتاه بیست دقیقه ای، تنها میتواند شتابزدگی در اجرا و سردرگمی مخاطب را به همراه داشته باشد .حضور تعداد زیادی کاراکتر در فیلم سکوت یلدا و پر گفتگو بودن فیلمنامه ، اجازه غافلگیری مخاطب را در مواجهه با رازهای پنهانی که بر ملا می شوند را میگیرد .
فرزاد اسلام پور با اتکا به لوکیشن انتخابی و تاثیر پذیری از میزانسن های شلوغ فیلم های مهرجویی و فرهادی میکوشد سکانسی از یک فیلم بلند را بازسازی کند غافل از اینکه مدیوم فیلم کوتاه تفاوت معنا داری با جهان فیلمسازی سینمای بلند دارد
۲-مستند ارباب به کارگردانی علی طالبی ( تهران) :
ایده نزدیک شدن به دنیای شخصی و ذهنی شهدای مدافع حرم، میتواند ایده جذابی برای رسیدن به یک فیلم مستند جذاب و تاثیر گذار باشد .در زمانه ای که فیلمسازانی چون رضا فرهمند( کارگردان فیلم زنانی با گوشواره های باروتی ) با شجاعتی مثال زدنی دوربین خود را به قلب پایگاه داعش در عراق میبرند و تصاویری واقعی و تکان دهنده از جنایات آنها را پیش چشمان مخاطب قرار میدهند ، نزدیک شدن به دنیای فکری و ذهنی مدافعانی که بی هیچ چشم داشتی از مرزها و اعتقادات خود دفاع میکنند ، جذابیتی دو چندان دارد .ارباب ، علیرغم استفاده از نریشن و گفتگوی درونی ، توفیق چندانی برای نزدیکی به دنیای درونی و شخصی کاراکتر اصلی خود پیدا نمیکند .نریشن های انشا گونه در کنار فرم نامتناسب انتخابی ، باعث شده که ” ارباب ” بیشتر به گزارش های نازل تلویزیونی شبیه باشد تا یک فیلم مستند تاثیر گذار . نگاه توریستی و به دور از تمرکز و توجه فیلمساز باعث شده ، صحنه ای مانند گفتگوی سعید کمالی با فرمانده اش که جهت متقاعد کردن مافوقش شکل گرفته است ، با ارائه زود هنگام برگه موافقت ، سرو شکلی کاملا تلویزیونی در مایه های گزارش خبری پیدا کند .نزدیک نشدن فیلمساز به دغدغه های خاص فکری سعید کمالی و بسنده کردن او به دیدن چند فیلم از جنایات داعش در فضای مجازی ، متقاعد کننده به نظر نمیرسد و استفاده کارگردان از تصاویر آرشیوی در سوریه ، ارتباط نیم بند تماشاگر را با کاراکتر اصلی فیلم را به طور کامل قطع کرده و در نتیجه صحنه شهادت او نیز تاثیر چندانی بر جای نمی گذارد
نوشته : کمال پورکاوه