کامران قدکچیان: ” برد سینمایی امین حیایی کم شده است…
سایت تحلیلی خبری فیلمروز:به بهانه اکران تازهترین فیلمش”جانان” با بازی امین حیایی، مژگان بیات، پروانه معصومی، بیژن بنفشهخواه، سحر زکریا، مهران رجبی و چنگیز وثوقی، با او به گفتوگو نشستهایم.
آقای قدکچیان، وضعیت اکران فیلم “جانان” به چه صورت است؟ چقدر از وضعیت اکران آن راضی هستید؟
اگر بگویم که میدانستم چنین اتفاقی برای اکران فیلم “جانان” میافتد دروغ نگفتهام. من هم شرایط را میدانستم و هم وضعیت اکران را. به تهیهکننده هم اخطار داده بودم که این زمان در سینما یک زمان مُرده است ولی ظاهراً یا فرصت دیگری وجود نداشت و یا عجله داشتند. هر چه بود فیلم را اکران کردند. “جانان” در حال حاضر با شرایط تبلیغاتی بسیار بد اکران میشود ولی فروش بدی نداشته است. به هر حال حرف من ثابت شد که این زمان برای اکران فیلم زمان مناسبی نیست.
جالب است که حتی در این سئانس و زمان بد اکران هم فیلم مخاطبان خود را دارد…
اکران فیلم “سرخپوست” در حالی همچنان ادامه دارد که زمان اکران آن تمام شده بود و طبق اساسنامه باید جای خودش را به یک فیلم دیگری میداد. “سرخپوست” فیلم موفقی است و زیاد ماندن آن فیلم روی پرده سینما، طبعاً به فیلم ما صدمه خواهد زد. ضمن اینکه سایر فیلمهای در حال اکران هم مثل “جانان” فروش چندان خوبی ندارند. البته فیلمهای ضعیفی نیستند و اتفاقاً فیلمهای خوبی هم هستند ولی به خاطر شرایط زمانی اکرانشان فروش خوبی ندارند. مثلاً اگر پردیس چارسو فیلم ما را نگذارد، کدام فیلم را بگذارد؟ مجبور است که یک فیلم نفروش دیگر بگذارد. مطمئن باشید سالن چارسو اگر یک فیلم پُرفروش داشت قطعاً جای فیلمها را عوض میکرد. اصلاً این کار یک بیزینس شده است. صحبت کردن راجع به فرهنگ و هنر در سینما بیهوده است. همانطور که نمیتوانید جلوی رانتکاریها و فسادها را بگیرید، جلوی بازیهای مافیایی در سینما را هم نمیتوانید بگیرید. آنقدر فساد در سینما زیاد شده است و باهم لابیگری میکنند که واقعاً همه چیز به نظر همه عادی میرسد. من اگر حرفی بزنم ممکن است تصور کنند که فقط دارم راجع به فیلم خودم حرف میزنم در حالی که واقعاً درباره فیلم خودم حرف نمیزنم. فیلمهای امروز شبیه کاباره شدهاند. در حال حاضر بخش اعظم فیلمهایی که فروش بالایی دارند فیلمهایی هستند که در آنها رقص و آواز و حرفهای اروتیک زده میشود. من در این ۶۰-۷۰ سالی که عمر کردهام هیچوقت مردم خودم را تا این اندازه بیادب ندیدهام. جملاتی که در بین جوانان ما رایج شدهاند اسفانگیز است. جامعه و جوانان ما خشن شدهاند و رحم و مروت از بین ما رخت بسته است. آن ارتقا درجه عشق، مهر و محبتی که در بین ایرانیان جذاب بود، در حال حاضر تنزل پیدا کرده و به قعر این ماجرا سقوط کرده است. در حال حاضر همه چیز مهمتر از آن عشق و علاقه شده است. درست است که هنرمندان وظیفه ندارند راهکار ارائه کنند اما میتوانند مسائل عمده را الگو کنند تا مسئولین آنها را بشناسند و به دادشان برسند. در حال حاضر یکی از بزرگترین معضلات جامعه ما، بیوفایی و خشونت جوانان است. خانوادهها وظیفه دارند که به جوانانشان یادآوری کنند ما چه شکلی بودهایم و چه شکلی شدهایم و کمی مهر، عشق و علاقه را در بین جوانان تقویت کنند. فیلم “جانان” از عشق و مِهر حرف میزند. من به لحاظ احساس امروز، خودم را موفق میدانم چون فیلمی غیر از فیلمهای رایج در سینما ساختهام. آقای محمد نجیبی تهیهکننده فیلم هم علاقهمند بودند که چنین فیلمی را بسازند و من ایشان را وادار به ساخت فیلم “جانان” نکردم. به نظرم ساختار فیلم “جانان” بسیار خوب است و خودم آن را دوست دارم ولی معتقدم با فیلمهای بغلدستی خودش همخوانی ندارد.
زمانی که انقلاب شد آقای انوار و آقای بهشتی گفتند ما بیاییم یک سینمایی را بسازیم که مبنای آن اخلاقگرایی باشد ولی در چهار پنج سال اخیر وقتی اکثر فیلمهای پُرفروش را میبینیم، متوجه میشویم که این فیلمها به لحاظ اخلاقی سبکتر از فیلمهایی هستند که قبل از انقلاب ساخته میشدند. در فیلمهای قبل از انقلاب بنای خانواده جزو شاخصهها بود و رکاکت کلامی کمتری وجود داشت. همانطور که شما میگویید ما در حال حاضر بهشدت دچار رکاکت کلامی شدهایم.
من معتقد هستم که سینمای دهههای ۶۰ و ۷۰ جزو پُرافتخارترین دهههای سینمای ایران هستند. خودم نیز در آن دهه فیلم ساختهام، اما فکر میکنید دلیل این افتخار آقای انوار و آقای بهشتی بودند؟ خیر، دلیل اصلی آن انگیزه جامعه بود. جامعه وارد یک سیستم جدید شده بود و دوست داشت آن را پرورش بدهد. درست است که ما فیلمهای انتقادی هم داشتیم ولی در همان فیلمها هم انگیزه وجود داشت. آن موقع حتی فیلمهای جنگی ما هم بههیچعنوان شعاری نبودند. شما دیگر نمیتوانید فیلمی مثل “میم مثل مادر” را ببینید. حتی خود آقای حاتمیکیا هم دیگر بلد نیست فیلمهایی مثل “از کرخه تا راین” و “آژانس شیشهای” بسازد. آن موقع جامعه درست و حسابی بود و همه در خیابان با هم مهربان بودند ولی الآن همدیگر را در خیابان میزنند و سرشان را برمیگردانند و میروند. من هنوز سر حرف خودم هستم و معتقدم که جامعه به ما خط میدهد تا ما چه نوع فیلمی بسازیم. مسئولین آن زمان هر طور که شده فیلمها را نجات میدادند ولی امروز همان کار را هم بلد نیستند انجام بدهند. مثلاً دستمزد بازیگران باعث متلاشی شدن سینما شده است. ما دشمن بازیگران نیستیم ولی وقتی یک بازیگر برای یک ماه بازی در یک سریال نمایش خانگی ماهیانه یک میلیارد تومان میگیرد، ما دیگر نمیتوانیم در بخش سینمای مستقل با آن بازیگر قرارداد دو ماهه ببندیم. من اصلاً پولی را که آن بازیگر میگیرد نمیتوانم خرج کل فیلم خودم کنم. چطور میتوانم به بازیگری که خودم آن را به سینما آوردهام این مقدار پول بدهم؟ من در شورای عالی گفتم بیاییم برای دستمزد بازیگران یک سقف بگذاریم و بگوییم سقف دستمزد بازیگران ۳۰۰ میلیون تومان است و اگر فیلم بیشتر از پنج میلیارد تومان فروخت فلان قدر دیگر هم به بازیگر بهعنوان دستمزد پرداخت خواهد شد. اگر بازیگری معتقد است که فیلمها به خاطر حضور او فروش میکنند پس بیاید درصدی کار کند و بهره آن را هم ببرد. ما با این قضیه هیچ مشکلی نداریم ولی بازیگر این کار را نمیکند. بازیگر پولش را از قبل بهصورت نقد میگیرد و بعد به سر تمرین میآید. حتی بازیگران روحوضی ما که در مجالس روحوضی اجرا میرفتند هم این کار را در گذشته نمیکردند که الآن بازیگران ما میکنند.
آقای قدکچیان، از جایی به بعد در سینما یک اصطلاحی به نام “سینمای بدنه” مد شد و بعدها آقای جیرانی و آقای فرحبخش آن را ادامه دادند. یک عده آمدند سینما را تقسیم کردند و متأسفانه انگار آن سینمای بدنه یک سینمای متوسطی بود که قرار بود فقط باشد، وگرنه سینمای هنری اصل مطلب بود. انگار هدف غایی ما آن فیلم هنری بود، در حالی که هنر در همه جا وجود دارد. مگر ما میتوانیم بگوییم سینمای بدنه و یا سینمای تجاری، غیر هنری هستند؟ سینمای هالیوود و سینمای اروپا به ما ثابت میکنند که فیلمهای تجاری هم فیلمهای هنری هستند. بسیاری از کارگردانان خوب دنیا هم فیلمشان با استقبال روبهرو میشود و هم سطح هنری بسیار بالایی دارند. این اصطلاح “سینما بدنه” از کجا آمد؟
آقای گلمکانی در مجله فیلم اعلام کرد که فیلمهای عباس کیارستمی هنری است و فیلمهای من، سیروس الوند و فریدون جیرانی و… را هم سینمای بدنه نامید و به یک سری از فیلمها هم میگفت فیلم سطح پایین. در حال حاضر به فیلمهای هنری میگویند هنر و تجربه و در بخش فیلم بدنه همچنان ما هستیم که داریم کار میکنیم. در کنار اینها یک سری فیلم تجاری هم ساخته میشود. این را هم بگویم که در زمان مدیریت آقای انوار و آقای بهشتی فقط دو فیلم “گربه آوازخوان” و “آنسوی مهر” ساخته شد. درواقع مقاومت ما باعث شد تا فیلمهایی مثل “نرگس”، “بهشت پنهان” و “از کرخه تا راین” ساخته شوند و هیچ ربطی به مدیریت آنها نداشت. آن زمان چون همه انگیزه داشتند سینما گل کرد و آنها فکر کردند به خاطر مدیریت خودشان است که سینما دارد به این سمت میرود. اگر به خاطر حضور آنها بود پس چرا بعد از آن نتوانستند راهشان را ادامه بدهند؟ در زمان آقای حیدریان من چندین بار فیلمنامه فیلم “مادر” آقای علی حاتمی را نزد او بردم و هر بار فیلمنامه را رد کرد. بعد یک روز با آقای حاتمی به آنجا رفتیم. آقای حاتمی گفت شما چرا گفتید این فیلمنامه رد است؟ آقای حیدریان گفت شما؟ آقای حاتمی گفت مدیریتی که علی حاتمی را در سینما نشناسد لایق نشستن بر روی این صندلی نیست و بعد فیلمنامه خودش را برداشت و رفت، اما امروز این فیلم جزو تاریخ سینمای ایران است. درست است که پای این فیلمها نوشته شده است که در دهههای ۶۰ و ۷۰ ساخته شدهاند ولی واقعاً ربطی به آن آقایان ندارد. آن موقع سینما بهصورت خودجوش یک سینمای محترم شد. آدمهای محترمی مثل خانم رخشان بنیاعتماد، آقای بهرام بیضایی و آقای ناصر تقوایی انگیزه داشتند و آمدند در سینما فیلم ساختند.
بازیگر نقش اول مرد فیلم “جانان” آقای امین حیایی هستند و آقای حیایی این روزها دارند اتفاقهای خوبی را رقم میزنند.
اتفاقاً من اعتقاد دارم که الآن بُرد سینمایی امین حیایی کم شده است و مثل این میماند که من در فیلمم چهرهای به نام امین حیایی ندارم، درواقع هیچکس را ندارم. من اگر چهره جدید در فیلمم میگذاشتم بهتر بود. امین حیایی الآن همه جا حضور دارد.
آقای قدکچیان به غیر از “جانان” کاری آماده اکران و یا ساخت دارید؟
فیلم دیگری با نام “جنون” پشت درهای اکران دارم و نمیدانم چه سرنوشتی خواهد داشت. اما با قدرت میگویم که آن فیلم را در ژانری ساختهام که سینمای ایران تاکنون چنین ژانری را تجربه نکرده و آن هم ژانر ترس است. در فیلم “جنون” میترا حجار، کامبیز دیرباز، آشا محرابی و قربان نجفی ایفای نقش کردهاند.
منبع: هنر آنلاین