اخبارجشنواره فیلم فجرسینمای ایراننقد و یادداشتهمه مطالب
نگاهی به فیلم ” عرق سرد ” به کارگردانی سهیل بیرقی
“عرق سرد” دومین فیلم سهیل بیرقی است که به نوعی از معضلات اجتماعی مربوط به حقوق زنان میپردازد . مساله ی ممنوع الخروج کردن زن توسط شوهر ! روایت فیلم بر اساس یک داستان واقعیست . داستان که واکاوی چنین معضلی را حول محور یک زن ورزشکار موفق در نظر گرفته است میکوشد تا با نزدیک شده به روابط بین کاراکترها به پرداخت محکمی از شخصیتها برسد که در این امر علیرغم تلاش بازیگران در نقش آفرینی ، نتوانسته است چندان موفق عمل کند .اگرچه کارگردان سعی میکند تا ضعف در شخصیت پردازی فیلمنامه را در کارگردانی برطرف کند اما همچنان ناموفق است . داستان با ریتم تندی آغاز میشود و خیلی زود مخاطب را درگیر میکند تا جایی که نوید تماشای یک فیلم پر مخاطب را میدهد . بازی باران کوثری بازی متفاوتی نیست اما نقش او متفاوت از نقش هاییست که در این سالها برای زنان سینما به نگارش در آمده است . اضافه وزنش علیرغم تلاش او برای کاهش آن در قالب یک بانوی ورزشکار توی ذوق میزند اما با این حال بازیگری بهتر از او را برای ایفای چنین نقشیرسراغ ندارم . کارگردانی خوب و قابل توجه است . از نکات قابل تحسین آن ، سکانس مربوط به دادگاه را به یاد می آورم جایی که زاویه دوربین و میزانسن فیلم طوریست که گویی مخاطب را با خود به درون دادگاه کشانده و از او میخواهد که از دید خود به قانون مورد بحث بپردازد ، اگرچه این نما سه نفره است و بین گفتگوی شخصیتها گاهی صدای قاضی نیز به گوش میرسد اما جایگاه مخاطب در این نما به شیوه ای ماهرانه محفوظ است و این مساله با توجه به فضای فیلم ، نکته مثبت کارگردانی به شمار می آید . علاوه بر کارگردانی تلاش موفق دوربین را در بیان حال و هوای شخصیتها ، به خصوص قهرمان داستان نمیشود نادیده گرفت هرچند که گاهی فیلمبرداری یک دست نیست و عدم یکنواختی آن خارج از تعاریف مرسوم و درواقع سهل انگارانه به نظر میرسد ! جز این موارد کوچک در بیشتر مواقع همسو با روایت ، ریتم مناسبی نیز به فیلم میبخشد . علاوه بر روایت اصلی داستان که در واقع برمبنای زیر سوال بردن مساله ای قانونیست ، کارگردان ، به شیوه ای زیرکانه نقش زنان را به دلیل عدم همبستگی و همراهیشان با یکدیگر در ایجاد چنین معضلاتی موثر میداند که این دیدگاه در قالب یک یا دو دیالوگ ساده عیان میشود و همچنین در تقابل شخصیتها مشهود است . به طور مثال پانته آ آل داوود را که فعال حقوق زنان و تا حدی علاقمند به شلوغ کاریست و از فضای مجازی و رسانه ای برای همسو کردن دیگران با افکارش استفاده میکند به شیوه ای غیر مستقیم در برابر مهرانه نوری قرار میدهد که بنا بر ملاحظات شغلی و نوع پوششش ، شخصیتی محافظه کار و مرموز به نظر می رسد . از سوی دیگر هر دوی آنها را در کنار قهرمان پر انگیزه ی داستان به تصویر میکشد جایی که تفاوتها آشکار میشود . در کنار این امتیازهایی که برای فیلم قائل میشوم همچنان گنگ و سردرگم روابط انسانی میان شخصیتها هستم . شخصیتهایی که در فیلمنامه به درستی تعریف نشده اند و بنابراین نمیتوانند چالش قابل توجهی را به وجود آورند در حالی که جای ایجاد چنین چالشهایی در قالب گره های ریز داستانی خالیست . از نیمه ی دوم فیلم مساله خاصی درگیرمان نمیکند اما همچنان پیگیر فیلم تا پایان آن هستیم و دلمان نمی آید قهرمانش را رها کنیم . پایان فیلم ، گویی ، تنها ! تلاش فیلمساز است برای راضی نگه داشتن مخاطب که آن هم در بستر درگیری های زناشویی به شکلی کودکانه شکل میگیرد هرچند که در واقع قصد دارد از فرصت شغلی مرد داستان و ضربه زدن به او استفاده کند . در پایان باید عرض کنم که عرق سرد با اشکالات ریز و درشتش از آن دسته از فیلمهاییست که حداقل به خاطر سوژه ی جنجالیش مورد توجه قرار میگیرد
نوشته : زهره خسروی