اخبارسینمای ایرانفیلم کوتاهنقد و یادداشتهمه مطالب

جنجال سانسور در جشنواره فیلم کوتاه تهران

سایت تحلیلی خبری فیلمروز:با انتشار لیست فیلم‌های راه یافته به بخش مسابقه ملی سی و هشتمین جشنواره فیلم کوتاه تهران،نقدها و اعتراضات بسیاری به روند داوری و کنار گذاشته شدن برخی آثار در میان فیلمسازان و منتقدان به راه افتاده و بسیاری نیز نوک پیکان حمله را بیش از پیش به سوی سید صادق موسوی مدیر عامل انجمن سینمای جوان و دبیر برگزاری این جشنواره  نشانه رفته‌اند.مدیر عامل جوانی که اتفاقا در طی این سالها، کارنامه و عملکرد نسبتا قابل قبولی هم از خود به جا گذاشته است. خبرنگار فیلمروز نگاهی داشته است به وقایع این چند روز اخیر:

۱-این روزها و در آستانه برگزاری سی و هشتمین جشنواره فیلم کوتاه تهران ، بحث‌ها و گلایه‌های بسیاری از جانب فیلمسازان نسبت به سانسور فیلمها و حذف تعدادی از آثار ارسال شده به دفتر جشنواره شنیده می‌شود.بحث‌هایی که در آستانه جابه‌جایی هسته مدیریتی انجمن سینمای جوان و دبیر جشنواره ، ابعاد متفاوتی هم به خود گرفته و بسیاری بی‌پروا تر از همیشه به نام « سید صادق موسوی» اشاره می‌کنند.

۲-معتقدم در هیچ زمانی و تحت هیچ شرایطی نباید کنار شخص سانسورچی ایستاد و از عملکرد و رفتار آمیخته با عبارت : « من مامورم و معذور» او دفاع کرد. سانسور و حذف حتی قسمت کوچکی از اثر ساخته شده پذیرفتنی نیست مگر اینکه با قواعد و اساس و پایه شکل‌گیری آن رویداد خاص ویا جشنواره مغایرت داشته باشد.

جنجال سانسور در جشنواره فیلم کوتاه تهران
سید صادق موسوی دبیر جشنواره فیلم کوتاه تهران

۳-واقعیت غم انگیز امروز ما این است که آثار ارائه شده به دبیرخانه جشنواره فیلم کوتاه تهران ممیزی و سانسور می‌شود، اما آیا این واقعیت تلخ، مربوط به سیاستهای دیروز و ماه پیش و سال گذشته است؟آیا در طی همه این سالها که سید صادق موسوی سکاندار انجمن و جشنواره بوده اتفاقی به اسم سانسور، حذف و ممیزی در کار نبوده و تنها در جشنواره پارسال و امسال از آن رونمایی شده است؟ آیا قبل از ریاست سید صادق موسوی چیزی به اسم سانسور در این چرخه وجود نداشته است؟از اینجا می‌خواهم به نکته غم انگیزتری برسم که شنیدن و دیدنش شرم‌آورتر از تیغ تیز سانسور است: دورویی و چاپلوسی منتقدین

۴-بسیاری از منتقدان امروزه و کسانی که فریاد وااسفا درباره سانسور در جشنواره فیلم کوتاه تهران سر می‌دهند، در سالهای پیش و برای اینکه از سفره پهن شده جشنواره عقب نمانند، برای دیدن سید صادق موسوی وگرفتن یک عکس دو نفره با او سرو دست میشکستند و لابی میکردند.بسیاری از آنان در هیات انتخاب آثار ، هیات داوران ، پیچینگ ، بولتن و کتاب جشنواره و … با سیاستهای جشنواره کنار آمده تا بتوانند حساب بانکی خود را ( چه کم و چه زیاد ) در طی آن ایام ارتقا دهند.
کافیست به پستهای اینستاگرامی آنان و مقالات نوشته شده در طی این هشت ساله نگاهی بیندازید. آیا میتوانید نقدی صریح بر عملکرد دبیرجشنواره بیابید که او را متهم به سانسور و عملکرد ضعیف مدیریتی کرده باشد؟ اما این روزها و با شنیدن زمزمه‌های جابه‌جایی‌های مدیریتی، تا دلتان بخواهد بازار حرفهای درگوشی و خاطره بازی از گپ و گفت دونفره‌ای که با سید صادق موسوی داشته‌اند داغ شده است.
راستش به کارگردانی که با سختی و مشقت بسیار فیلمی ساخته و برای دیده شدن بیشتر، آن را به جشنواره ارائه داده و به دلایل غیر سینمایی رد شده است حق می‌دهم که معترض و خشمگین باشد. اما نمیتوان بپذیرم آن منتقد و فیلمسازی که در دوره‌هایی از جشنواره پست اجرایی داشته و از سفره آن بهره‌مند شده ، حالا که احتمالا به آخرین دوره ریاست دبیر حال حاضر رسیده، گلویش باز شده و قلمش به راه افتاده است ، بخواهد خودش را خیرخواه مردم و جشنواره جا بزند

استقبال مردم از نمایش فیلم کوتاه
استقبال مردم از نمایش فیلم کوتاه

۵-اوضاع در حال حاضر آشفته است. هر کسی که اثر نازلی هم ساخته باشد به راحتی می‌تواند موقعیت بوجود آمده را مغتنم شمارد و خودش را بعنوان کارگردانی که اثر اعتراضی مهمی ساخته و مورد اقبال قرار نگرفته است جا بزند. فیلمسازی در صفحه شخصی خود، بیان یک جمله کوتاه که در خارج از کادر توسط بازیگر گفته می‌شود را دلیل اصلی راه پیدا نکردن فیلمش به جشنواره دانسته اما کیست که نداند ، در اینجور مواقع هیات برگزار کننده از فیلمساز می‌خواهد آن قسمت از جمله گفته شده را از فیلم جدا کرده تا اثر قابلیت نمایش پبدا کند.ظاهرا موقعیت به دست آمده برای فیلمساز ما مغتنم ‌تر از این حرفها است که بخواهد روی هوش مخاطب خود حساب باز کند.

۶-به گمانم پیش از هر چیز باید بدانیم در کجای این کره خاکی مشغول به کار و زندگی هستیم. اینجا ایران است. با همه آن سختی‌ها و مشکلات و فشارهایی که روز به روز بیشتر شده و دامنه سانسور در سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی  در حال گسترش است.مبارزه علیه سانسور و اعتراض به اعمال سلیقه‌هایی که با تندروی،اقدام به حذف ساده‌ترین و عادی‌ترین امور روزانه می‌کنند همواره باید ادامه پیدا کند. اما یادمان باشد ما در سوئیس زندگی نمیکنیم و سید صادق موسوی هم دبیر جشنواره‌ سینمایی در سوئیس نیست.طبیعی است در کشوری با مختصات زیستی و عقیدتی حاکم بر ایران،اکران فیلمی در رابطه با مساله‌ای چون « ازدواج سفید» نمی‌تواند در یک جشنواره دولتی راهی برای خود باز کند.اعتراض به یک جشنواره وقتی معنا پیدا می‌کند که در چهارچوب قوانین همان جشنواره باشد.اینجا است که باید بین نقدها و گلایه‌های درست و بحق عده‌ای و فرصت طلبی تعدادی دیگر تفاوت قائل شد.

نوشته: کمال پورکاوه

نمایش بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

دکمه بازگشت به بالا