گفتگو با بهرام ارک / ساخت و تولید فیلم ” حیوان” واقعا سخت بود
سایت تحلیلی خبری فیلمروز: فیلم کوتاه «حیوان» داستان زندگی فردی است که قصد فرار از مرز و خروج از کشور را دارد. در این فیلم هیچ دیالوگی وجود ندارد اما همین فیلم با فضای سوررئال خود توانسته است از بخش سینه فونداسیون جشنواره کن تا جشنواره فیلم فجر را به شگفتی وادار کند. کم نبودهاند کارگردانانی که به صورت تیمی فیلم ساخته باشند اما در تاریخ سینما کمتر دیده شده دوقلوهایی از یک خانواده دوشادوش هم به یک برند در سینمای بینالمللی بدل شوند. با بهرام ارک یکی از کارگردانان «حیوان» درباره این فیلم و فعالیتهای سینماییاش گفتوگو کردیم.
ایده اولیه «حیوان» از کجا به ذهن شما رسید؟
قبل از آن که ما در مدرسه ملی سینما ثبت نام کنیم ما را به مدرسه راه نمیدادند. از یک طرف زمان ناهار استادان بود و از طرف دیگر ما دانشجوی مدرسه نبودیم. همین طور که مشغول تماشای گربهها از بیرون مدرسه بودیم ایده این فیلم به ذهن ما رسید. آن را نوشتیم و فیلم «حیوان» ساخته شد.
این ایده را از کلیپ یا فیلم خاصی اقتباس نکردید؟ در این مورد اشاراتی شده و حتما خودتان هم شنیدهاید.
تا به حال کلیپی که ایدهای شبیه به «حیوان» داشته باشد را ندیدهام و جایی هم اشاره نشده که این فیلم برداشت از فلان کلیپ است. تنها موردی که به عنوان ایده مشابه با فیلم ما اشاره شده فیلم کوتاه «خرس» است. «خرس» تاحدودی شبیه «حیوان» است اما در انتها ویژگیهای متفاوتی دارند و از همدیگر جدا میشوند. البته من در زمان تولید این فیلم را ندیده بودم. از این بابت هیچ شباهتی باهم ندارند اما اشتراکاتی در دورنمایه به هم پیدا میکنند.
درباره لوکیشنهای فیلم بگویید.
فیلم در حوالی تبریز و آن نواحی ساخته شد. ما در تولید «حیوان» لوکیشنهای متعدد و سخت زیاد داشتیم. فیلم در ابتدا در ۹ روز فیلمبرداری شد اما بعدا صحنههایی را در آن تکرار کردیم که در مجموع در یک بازه زمانی ۱۲-۱۳ روزه فیلمبرداری آن انجام شد
تولید سختی داشت؟
ساخت و تولید «حیوان» واقعا سخت بود. چون پلانهای پیچیده زیادی در جاهای مختلف داشتیم.
شما و برادرتان بهمن چه طور با هم کار میکنید؟ چگونه در زمان کارگردانی همدیگر را پیدا میکنید و این اتفاق یعنی کارگردانی مشترک رقم میخورد؟
ما تمام کارهای تولید فیلم را به طور مشترک انجام میدهیم. این همکاری از دوران فیلمنامهنویسی تا دکوپاژ و کارگردانی به طور مشترک انجام میشود. بدین ترتیب ایدهها و ذهنیت مشترکی در کار پیدا میکنیم و همین باعث میشود تا تکلیف خودمان را سرصحنه و حین کار بدانیم. وقتی هدف مشترکی داریم و نگاهمان نزدیک است دست به کار میشویم. بعد از نوشتن فیلمنامه شاکله کلی فیلم را داریم. بعد از دکوپاژها را تغییر می دهیم و در نهایت در لوکیشن اصلی تغییرات نهایی را اعمال می کنیم.
مثلا «حیوان» چقدر در این زمینه تغییرات داشت؟
خیلی. ایده پایانی و نهایی فیلم باتوجه به طراحی صحنه و لباس به ذهن ما رسید و این چیزی نبود که در فیلمنامه آن را طراحی کرده باشیم. همچنین ایده کابوس و عبور از مرز. پیش از آن شکل و شمایل این پرسوناژ اصلی درآمده بود و بعدا ایدههای دیگر به آن اضافه شدند. به عنوان نمونه صحنه آخر فیلم را دو بار ساختیم چون آن ایده در این فیلم به طور روشن به نتیجه مطلوب نرسید. برای همین هم ۹ روز تولید فیلم بیشتر طول کشید. دلیل آن هم الهام گرفتن از لوکیشن بود.
در حال حاضر مشغول چه کاری هستید. ظاهرا یک فیلم بلند در دست تولید دارید؟
بله؛ الان درحال نوشتن یک فیلمنامه بلند به نام «پوست» هستیم. داستان فیلم ماجرای یک مادر و پسر و یک عشق قدیمی است که ترجیح میدهیم آن را در بازار تبریز جلوی دوربین ببریم. فیلم «پوست» تا حدودی شبیه «حیوان» است. این فیلمنامه جدید درباره خرافات است اما نه در مفهوم بد آن بلکه جادو و جنبل بیشتر مورد توجه ما قرار گرفته است. امیدوارم بتوانم برای آن تهیهکننده پیدا کنم.
درباره تولید فیلم در شهرستان و با امکانات تبریز بگویید. شما آن جا دفتر فیلمسازی دایر کردید؟
من بعد از مدتی زندگی در تهران دوباره به تبریز برگشتم و به همراه دوستان خوبم شرکتی را تاسیس کردیم که در آن آموزش تئاتر و سینما داریم. تا کنون چند فیلم نیز تولید کردهایم. پیش از این اقدامات و در سالهای قبل فیلمسازان این خطه به تهران میآمدند. اما در این سالها و پیش از تاسیس این شرکت فیلمهایی به زبان ترکی و با ویژگیهای بومی تولید کردیم. ما فیلم بلند«سویوق» را که بهترین فیلم کودک و نوجوان شد را در تبریز ساختیم. این کارها ادامه پیدا کرد و امروز فیلمهای کوتاه بیشتری در این دفتر ساخته میشود که به مسائل بومی توجه دارند و زبانشان هم ترکی است. پیش از این اصغر یوسفینژاد «ائو/خانه» را با این ویژگی در تبریز ساخت.
این فیلمها توان تولید و کیفیت ساختشان قابل قبول است؟
درحال حاضر یک جریان مستقل و بومی در منطقه وجود دارد و فیلمهایی که از آن جا بیرون میآید این قابلیت را دارد که در جشنوارههای مختلف به نمایش دربیاید. این جریان این حسن را دارد که سرجای خودت میایستی و با اندیشههای خودت کار میکنی. مهاجرت ناگزیر به تهران برای تولید حس درجه دوم بودن به فیلمساز شهرستانی میدهد. البته این به معنی مخالفت با فیلمسازی در تهران نیست. شاید روزی در تهران و شهرهای دیگر فیلم بسازم. منظورم این است که پیشرفت در هنر فقط در گرو سفر به تهران نیست.
نکته پایانی؟
ما انتظار این استقبال داخلی و خارجی را از «حیوان» نداشتیم. ما هنگام ساخت آن محتاط بودیم. هرچند فکر میکردم فیلم باید متفاوت باشد. حتی آن را با ترس در مدرسه ملی سینما نشان دادیم. این اتفاقات مثبت نشان داد که هرکس که با توجه به علائق و سلیقه خودش فیلم بسازد موفق میشود. البته من از کریم لکزاده و مخصوصا از «قمارباز» او الهام گرفتم. ما با در کنار هم بودن به جاهای بهتری میرسیم و اتفاقات بهتری را رقم میزنیم.
منبع: سایت هنر و تجربه