راهنمای فیلمهای در حال اکران: «ایده اصلی»، روایت ژورنالیستی از فساد مالی
سایت تحلیلی خبری فیلمروز/ کمال پورکاوه: این روزها فیلم « ایده اصلی» به کارگردانی آزیتا موگویی و با حضور بازیگرانی چون بهرام رادان و هانیه توسلی، با فروش بالایی که در گیشه سینماها پیدا کرده است دوباره توانسته که امید سینماگران را برای تولید فیلمهای اجتماعی زنده نگه دارد.امیر عربی فیلمنامه نویسی که نامش بعد از نگارش فیلم « سعادت آباد » بر سر زبانها افتاد، این بار تجربه متفاوتتری را از سر گذرانده که باعث شده است نگاهی به این ساخته پر ستاره سینمای این روزها بیندازیم:
مشخصات فیلم:
کارگردان: آزیتا موگویی
نویسنده فیلمنامه: امیر عربی
بازیگران: بهرام رادان، مریلا زارعی، پژمان جمشیدی، هانیه توسلی، مهرداد صدیقیان/ مدیر فیلمبرداری: علیرضا برازنده/ موسیقی: بهزاد عبدی
خلاصه داستان:
ایران و اسپانیا برای راه اندازی یک پروژه بزرگ در جزیره هندورابی در جنوب ایران به توافق رسیده اند، شرکتها و افراد بسیاری به طمع برنده شدن در این مناقصه شرکت کرده اند. سعید (با بازی بهرام رادان) که مدتها است از همسرش رویا (مریلا زارعی) جدا شده است میکوشد به هر طریقی که شده برنده این مناقصه باشد. این در حالی است که رویا نیز با توجه به سابقه کار و توانایی مالی بالایی که دارد، یک رقیب جدی برای سعید به شمار میآید. در این میان حضور اطرافیان سعید و رویا که منافع هنگفت مالی مناقصه را پر سود میبینند، ماجرا را پیچیدهتر میکند.
کارگردان درباره فیلمی که ساخته است چه میگوید؟
آزیتا موگویی که فعالیت حرفهای خود را در سینما از سال ۶۶ و فعالیت در زمینههای مختلفی، چون: دستیار کارگردان، مدیر تولید، منشی صحنه آغاز کرده بود در سال ۹۲ و با ساخت فیلم «تراژدی» وارد عرصه کارگردانی شد. او سال قبل و با دومین ساختهاش (ایده اصلی) در جشنواره فیلم فجر حضور پیدا کرد و درباره نمایش سبک زندگی لاکچری شخصیتهای فیلمش گفت: ” من در این کار یک قصه تعریف کردم وقتی یک قصه درباره طبقه اجتماعی خاص و صحبت از معاملات میلیون دلاری بین کشورهای مختلف است من مجبورم زندگی واقعی آدمهایی که بسیار پولدار هستند را تصویرکنم.
خودم تصور میکنم بسیار کمتر از واقعیت زندگی آنها به خاطر پرهیز از شوآف بدان پرداختیم. فکر میکنم در چهل سالگی انقلاب رودربایستی را بگذاریم کنار و واقع بینانه به مسائل اطراف جدی نگاه و فکر کنیم و راجع به آنها راه حل پیدا کنیم. بزرگترین دلیل همه زشتیهای پیرامون آن از هر آنچه که هست ریشه در فساد اقتصادی دارد که اکنون در یک دهه اخیر وحشتانک شده است قبح دزدی، کلاهبرداری و چیزهای دیگر ریخته شده و این چیزی است که همهمان میدانیم”
بازیگران درباره فیلم چه میگویند؟
بهرام رادان: صادقانه بگویم که فیلمبرداری یک فیلم در خارج از کشور به معنای تفریح کردن نیست. مثل این است که زمین بازی ما تغییر کرده و به جای ایران در جایی خارج از مرزهای کشور در حال کار هستیم. مخصوصاً در این کار که ما ساعات بسیار زیادی را به ناچار مشغول فیلمبرداری بودیم و به شکل عملی فرصت چندانی هم برای تفریح باقی نمیماند. ب
ه نظرم فیلم ما بر خلاف تصوری که به وجود آمده، فیلم آقازادهها نیست. «ایده اصلی» یک فیلم خوش رنگ و لعاب اجتماعی است که سعی کرده یک داستان نو را در یک بستر جدید تعریف کند. من به شجاعت و جاهطلبی آزیتا موگویی احترام میذارم چرا که چنین قصهای را که میتوانست خیلی راحتتر بسازد را در بستر جذابی ساخت که برای ساختنش متحمل زحمات بسیار زیادی شد.
من شیمی رابطهام با پژمان جمشیدی را خیلی دوست دارم چرا که در عین بگو و بخند، خرده شیشههای خودشونم دارند.
مریلا زارعی: وضعیت الان ما شکاف طبقاتی زیاد بین مردم است. یک فردی آنقدر دارد که نمیداند چه کار کند و یک کسی آنقدر ندارد و او هم نمیداند چه کند. شنیدم آپارتمان در تهران با ودیعه پانصد میلیون ماهی ۴۷ میلیون اجاره هرماه است. ما در جامعهای زندگی میکنیم که مردمش به نان شب محتاجند، اما در همین جامعه چنین املاکی است! تازه بر سر تصاحب این املاک مسابقه ایجاد میشود و هیئت مدیره ساختمان گزینش میکند که چه کسی و چگونه این املاک را تصاحب کند. صاحبان این آپارتمانها به هرحال بخشی از این جامعه و نبض اقتصاد جامعه را دارند.
حواشی فیلم:
اولین حاشیه «ایده اصلی» در جشنواره فیلم فجر و درست بعد از اولین نمایش فیلم برای خبرنگاران اتفاق افتاد. در حالی که جامعه سینمایی و خبرنگاران اخباری از جنس پولشویی و وجود پولهای کثیف را در سینما و تولید فیلم انعکاس میدادند، روبرو شدن با اثری که بیش از نیمی از وقایعش در خارج از ایران فیلمبرداری شده و تمام کاراکترهایش به نوعی معرف زندگی مرفه و لوکس امروزی هستند، ذهنیت بسیاری را به سمت هزینههای تولید و سرمایهگذاران اثر سوق داد، تا جایی که آزیتا موگویی در نشست خبری مربوط به فیلم مجبور شد به روشنی درباره هزینه تولید فیلم صحبت کند: “شخصی به نام مهدی کریمی که یک شرکت دار و علاقهمند به هنر هستند و شرکت توسعه گردشگری دارند و آن هم به واسطه نزدیکی فضاهای این فیلم به امر گردشگری، سرمایهگذاری کردند، خود من هم در این زمینه مشارکت داشتم و منطقه آزاد کیش هم در امر لجستیک به ما کمک کرد.
موگویی افزود: من از خیلی وقت پیش استقبال از شفافیتهای مالی کردم حتماً درباره بودجه فیلم و بازیگران سرشناس و سفرهای مختلف آن میپرسید بودجه این فیلم کمی بیش از ۴.۵ میلیارد تومان است”
ممنوعالتصویر شدن «هانیه توسلی» که یکی از نقشهای محوری فیلم «ایده اصلی» را بهعهده دارد، حاشیه دیگری بود که در هنگام اکران عمومی و توسط دفتر پخش فیلم به مطبوعات و رسانهها راه پیدا کرد.
ماجرا از این قرار بود که طبق ادعای مجموعه «خانه فیلم» که پخش «ایده اصلی» را در سینماهای سراسر کشور بهعهده گرفته است، سازمان صدا و سیما از آنها خواسته که تمامی تصاویر هانیه توسلی را از تیزرهای تبلغاتی خود حذف کنند. کمی بعد نیز محمد حسین رنجبران بعنوان مدیر روابط عمومی صدا و سیما در صفحه شخصی خود نوشت که با رئیس مرکز صیانت سازمان صداوسیما صحبت کرده و او گفته که مرکز صیانت به عنوان متولی موضوع، تاکنون ممنوعیتی برای هانیه توسلی نداشته است.
جذابیتهای فیلم کدامند؟
در این روزها که اوضاع وخیم اقتصادی، شکاف میان طبقات مختلف جامعه را برجستهتر کرده و زد و بندهای مالی در شکل گیری فساد اقتصادی و ظهور باستی هیلزهای غیر قابل باور نقش داشته است، تلاش آزیتا موگویی برای نمایش یک طبقه جدید و نوظهور از جوانهای امروزی که با پشت هم اندازی و سند سازی سعی در به دست آوردن پولهای کلان یک شبه دارند، قابل تقدیر است. واقعیت این است که شیک بودن فضای زیستی شخصیتهای فیلم و استفاده آنها از اتوموبیلهای لوکس، بیش از اینکه عاملی برای جذب مخاطب به سینماها باشد، توضیح دهنده موقعیت و فضای تنفسی قشر نوظهوری است که برای رسیدن به این سبک از زندگی حاضر است دست به هر کاری بزند. در این فضا است که دروغ، تنها حقیقتی است که روابط موجود بین شخصیتها را تعریف میکند.
اما شاید جذابترین نکته «ایده اصلی»، حضور درخشان و حالا به کمال رسیده «پژمان جمشیدی» باشد که به شکل واضحی میتواند ویژگیهای نقش نوشته شده بر کاغذ را آنچنان ارتقا دهد که حضور ستارههای بزرگی، چون بهرام رادان در نقش اصلی را کم اثر جلوه دهد.
چرا ممکن است فیلم را دوست نداشته باشیم:
برای فیلمی که برگ برنده خودش را بر روی غافلگیری مخاطب از تماشای دروغها و رودست زدنهای کاراکترها به همدیگر پایه گذاری کرده است، نمایش کلامی خیانت و طراحی غیردراماتیک حوادث شکل گرفته، چندان متقاعد کننده به نظر نمیرسد. اگر از آن دست علاقمندانی هستید که با در اختیار داشتن سبد پروپیمانی از سریالها و فیلمهای معمایی امروزه که با اتکا به کاراکترهای هوشمند خود، وقایع و حوادث مهیج و درگیر کنندهای را برای تماشاچی رقم میزنند، به دیدن «ایده اصلی» میروید، احتمالاً با نا امیدی ناشی از سرخوردگی از سالن سینما خارج خواهید شد.
روایت داستان از دیدگاه کاراکترهای مختلف که حوادث و دیالوگهای یکسانی را هم با خود به همراه دارد، به جای اینکه ترفندی برای دراماتیزه کردن اثر به شمار آید، تبدیل به آیتمهایی تکراری برای به کسالت کشاندن بیشتر تماشاگر شده است.
نظر منتقدان موافق و مخالف فیلم چیست؟
شاهین شجری کهن: ایده اصلی شاید سر راستترین فیلم سالهای اخیر باشد که تا این حد مستقیم و بدون تعارف، فساد ناشی از رانت و بوروکراسی را بهعنوان عامل مخرب ساختارهای سالم و طبیعی اجتماعی، زیر ذرهبین قرار داده است. گول ظاهر شیک و تصویرهای چشمنوازفیلم و ویترین پر ستارهاش را نخورید. مفهومی که در عمق این تصویرها پنهان است از هر درام اجتماعی و هر فیلم گزندهای تلختر و تکاندهندهتر است.
محسن آزرم: یک فیلم لوکس یا آنطور که این روزها میگویند «لاکچری» یا درستتر فیلمی که درست مثل شخصیتهایش «تازه به دوران رسیده» است. همانطور که شخصیت اصلی فیلم به «ایده اصلی» اش مینازد، بی آنکه فیلمبرداری در چند کشور و نمایش کازینو و باله و چیزهایی مثل این فیلم را ذرهای دیدنی کرده باشد. داستان رودست زدن و دست بالای دست بودن، ظاهراً کارگردانهای ایرانی را سر ذوق میآورد، ولی دست آخر برای تماشاگر چه میماند؟ هیچ.
کابران در شبکههای اجتماعی از «ایده اصلی» میگویند:
جواد مولانیا در توییتر نوشته: چرا «بهرام رادان» این همه فیلم بد بازی میکنه؟ شما مگه فیلمنامه را نمیخونی؟ شما مگه نیاز به پول داری؟
کاربری با آیدی meyc۳۰ در اینستاگرام نوشته: خیلی متفاوت بود و خوش ساخت و خیلی زیبا به تصویر کشیده بود. از اینکه یک فیلم با فضای متفاوت میبینم و از این فیلمهای کلیشه سینما که یه سرش به جدایی و یه سرش به اعدام و یه سرش به اعتیاد ختم میشه نمیبینم خوشحال بودم.
نظر نگارنده:
ایده اصلی به افشاگری یک انسان مطلع از پشت پرده زد و بندهای مالی در یک روزنامه پر تیراژ میماند که قرار است حوادث به وقوع پیوسته را با کمترین بار دراماتیک برای خواننده خود شرح دهد. طبیعی است که در نگاه اول، شرح جریان معاملات و رشوه دهیهای پشت پرده میتواند برای شنونده جذاب باشد، اما متاسفانه ویژگی اغلب اخبار روزنامههای امروزه این است که بلافاصله بعد از بستن روزنامه، خود واقعه هم در نظر خواننده به سرعت تاثیر خود را از دست داده و به فراموشی سپرده میشود. اینجا است که تفاوت بین سینما (و خلق تصاویر و شخصیتهای درگیر کننده که بتوانند تا مدتها ذهن تماشاگر را به خود مشغول سازند) با روایت بی ظرافت یک واقعه بیش از پیش خودنمایی میکند.
مطالعه و یا شنیدن قتل یک شخص از طریق روزنامه، تنها میتواند ما را به اندازه تلخ بودن حادثه مورد نظر متاثر سازد، اما اگر خود ما در جایگاه کسی باشیم که از نزدیک شاهد یک قتل ویا تصادف بوده باشیم، آن گاه تمام جزییات اتفاق به وقوع پیوسته و تاثیر عمیق آن را تا مدتها در ذهن خواهیم داشت.
واقعیت این است که سینما وظیفهای جز این ندارد که حوادث پیدا و پنهان اطراف ما را به طریقی به ما نمایش دهد که بتوانیم خود را در تمام وقایع، تلخیها و شادیهای آن سهیم و شریک بدانیم. کاری که «ایده اصلی» تنها به روایت ساده آن بسنده کرده است.
امتیاز:
منبع: برترینها