ستارگان سینما نمردهاند اما… / «فیلمهای کوچک» لزوماً نمایندگان اصالت و هنر سینما نیستند
سایت تحلیلی خبری فیلمروز: مراسم جوایز آکادمی در دهه گذشته بهنوعی نخبهگرایی کرده است و در حالی که سینماروها به تماشای فیلمهای استودیویی عظیم یا بهاصطلاح بلاکباسترها رفتهاند، این جشن سالانه هالیوودی به تجلیل از آثار سینمایی کوچکتر پرداخته و مثلاً اسکارهایش را به فیلمهای مستقلی چون «کتاب سبز»، «شکل آب»، «مهتاب»، «اسپاتلایت» و «بردمن» اهدا کرده است.
با اینکه چندتایی از این فیلمها واقعاً شایسته دریافت اسکار بهترین فیلم سال بودهاند، با کاهش دائمی تعداد تماشاگران مراسم اسکار – که در سال ۲۰۱۸ به پایینترین حد خود یعنی ۲۶ میلیون و پانصدهزار تماشاچی رسید – بحثهای زیادی در داخل و خارج از صنعت سینما درباره این موضوع شکل گرفته است که مراسم آکادمی تأثیر و جایگاه عمومیاش را بهتدریج از دست میدهد.
حالا پس از مراسم سال ۲۰۱۹ که در آن فیلمهای «ستارهای متولد میشود» و «بلک پنتر» هم برای تصاحب جایزه برتر سال رقابت کردند (هرچند هر دو ناکام ماندند)، اسکار ۲۰۲۰ میتواند پذیرای فیلمهای زیادی باشد که در گیشه ۲۰۱۹ درخشیدهاند، از «جوکر» تا «روزی روزگاری در هالیوود»؛ اما سؤال این است: آیا اسکار حقیقتاً باید پوپولیستیتر باشد؟ و آیا حرکتش به چنین سمتوسویی است؟
در ادامه گفتوگوی رییس دفتر نیویورک «ورایتی» را با منتقد ارشد نشریه «ورایتی»، اوئن گلیبرمن، در این باره مطالعه میکنید:
پس از سالها نگرانی در این باره که اسکار به مراسمی خاص و مشابه جوایز مستقل اسپریت بدل شده است، مراسم ۲۰۲۰ میتواند حکم بازگشت و تغییر مسیر را پیدا کند؛ و دستکم در میان جوایز بازیگری به اسکاری پوپولیستی بدل شود که ستارههای بزرگی در این رشتهها رقابت خواهند کرد، شامل لئوناردو دیکاپریو و برد پیت (روزی روزگاری در هالیوود)، کریستین بیل و مت دیمن (فورد علیه فراری)، واکین فینیکس (جوکر)، ادی مورفی (دولِمایت نام من است)، تام هنکس (روزی زیبا در محله)، جیمی فاکس (فقط رحمت)، رنی زلوگر (جودی)، شارلیز ترون (مثل بمب)، اسکارلت جوهانسن (داستان ازدواج و جوجو ربیت)، لوپیتا نیانگو (ما) و جنیفر لوپر (شیادان). اوئن، سؤالم این است که وقتی ۲۵ سال پیش نقد فیلم «بیلی مدیسن» را برای «انترتینمنت ویکلی» نوشتی و امتیاز بسیار پایینی به آن دادی، فکر میکردی روزی بازیگرش آدام سندلر شانس نامزدی اسکار را داشته باشد؟ البته امیدوارم او چنین موفقیتی را برای بازی دیدنیاش در «جواهرهای صیقلنخورده» به دست آورد.
شاید فکر میکردم که روزی بتواند نامزدی اسکار را قاپ بزند ولی خوابش را هم نمیدیدم که بتواند چنین بازی درجهیک و فوقالعادهای عرضه کند. او با نهایت هنرمندی به خود شخصیت بدل شده و حتی در لحظههایی که سمپاتیک هم نیست نمیتوانید از او چشم بردارید. این نهایت هنر بازیگری است… در مورد عامهپسندی اسکار هم با حضور ستارههای تمامعیار سینما و رقابتشان در این دوره موافقم؛ مثلاً برد پیت که به نظرم امسال واقعاً شایسته اسکار بهترین بازیگر مکمل است چون بازیاش در «روزی روزگاری در هالیوود» همان کیفیتی را دارد که ستارگان هالیوود قدیم بر پرده نقرهای خلق میکردند؛ و البته او فقط یکی از چنین نمونههای بازیگری امسال است… اما سؤال من این است که در سال درخشش ستارگان، ایده مرگ ستارگان سینما در عصر فرنچایزها واقعاً اغراق است؟
ستارگان سینما نمردهاند اما گونهای در معرض نابودیاند چون انگار تولیدمثل ندارند. اگر دهه ۱۹۹۰ را با امروز مقایسه کنید میبینید که بازیگران زیادی نمیتوانند با شهرت دیوانهوار دیکاپریو در زمان تولید «تایتانیک» رقابت کنند. بله، امروز تیموتی شلمی و کریستن استوارت را داریم اما در آن زمان، لئو میتوانست در فیلمهای استودیویی دیگری مانند «اگر میتوانی من را بگیر»، «دارودستههای نیویورک» و «هوانورد» هم بازی میکرد ولی ستارگان امروزی چنین فرصتی ندارند. مشکل به حذف تولید فیلمهایی با بودجه میانه در نظام استودیویی برمیگردد که خودش میتواند موضوع بحث دیگری باشد! اما یکی از سؤالهای بزرگ امسال این است که رأیدهندگان آکادمی به «جوکر» توجه میکنند یا نه؟ اولین فیلم با درجه نمایشی «آر» (زیر هفده سال با همراهی بزرگتر) که به فروشی بیش از یک میلیارد دلار دست یافت. با وجود این، آکادمی همیشه عقاید کهنه و بستهای در مواجهه با فیلمهای کتابمصوری داشته است. هیچ فیلمی از مجموعه «بتمن» نامزد اسکار بهترین فیلم نشده و پس از بیتوجهی به «شوالیه تاریکی» در سال ۲۰۰۸ بود که آکادمی تعداد فیلمهای بخش بهترین فیلم را تا ده افزایش داد؛ ولی باز هم تنها فیلم کتابمصوری که تا امروز نامزد شده، «بلک پنتر» است که سال گذشته موفق شد. اگر «جوکر» از رقابت برای تصاحب اسکار بهترین فیلم بیرون بماند، بهنوعی گویای ایجاد توازن آکادمی در سالی پرستاره است. بله، آنها میخواهند به بلاکباسترها توجه کنند ولی از سوی دیگر نمیخواهند اسکار به جوایز انتخاب مردم بدل شود. به نظرم واکین فینیکس نامزد میشود ولی مطمئن نیستم «جوکر» به رشته مهم دیگری راه پیدا کند.
بله، اسکار نباید به جوایز انتخاب مردم بدل شود. با وجود این، تعصب علیه نامزدی فیلمهای کتابمصوری یا هر فیلم پاپکورنی، موضوعی است که رأیدهندگان آکادمی باید از آن عبور کنند. نامزد نشدن «شوالیه تاریکی» پس از تمام تحسینها و تمجیدهایی که شد، احمقانه بود. آیا کمتر از «کتابخوان» و «مورد عجیب بنجامین باتن» هنری بود؟! میتوانم ثابت کنم که دوبرابر هنری و دهبرابر تأثیرگذارتر بود… آکادمی میجنگد تا هویتش را به عنوان یک رویداد جریان اصلی نمادین حفظ کند. اما نامزد نشدن «جوکر» قطعاً نشانه بدی خواهد بود چون فقط یک فیلم کتابمصوری دیگر نیست. این فیلم تیرهوتار و پریشانکننده باشکوه، که دستکم برخی از ما منتقدان آن را تحسین کردند، واقعاً مصالح کتابمصوری را به سایکودرامی درستوحسابی به سبک دهه ۱۹۷۰ ارتقا داده است؛ و حالا که ماهها از اعتراضهای اولیه گذشته است، میبینیم که نهفقط خشونتی بروز نکرد بلکه فیلم به یک پدیده مهم اجتماعی بدل شده است. پس اگر آکادمی نتواند از چنین دستاوردی تجلیل کند، به نظرم خیلیها خواهند پرسید: پس مسأله این مراسم چیست؟ اصلاً برای چه برگزار میشود؟ و چرا اسکار نسبت به چنین آثار سرگرمکنندهای حساسیت دارد؟
خب، شما «جوکر» را خیلی بیشتر از من دوست دارید؛ اما بلاکباستری که من برای حضور در جمع رقبای بهترین فیلم انتخاب میکنم (که البته به طور طبیعی محدودیتی وجود ندارد و میشود دو بلاکباستر نامزد شوند) «انتقامجویان: پایان بازی» است. مارتین اسکورسیزی در جریان تبلیغات «مرد ایرلندی» به فیلمهای جهان سینمایی مارول حمله کرد چون به زعم او سینما نیستند. اما استدلال او برای من قانعکننده نبود. برادران روسو در «پایان بازی»، پرفروشترین فیلم تاریخ سینما، به هنر رسیدهاند. در واقع اعتقاد دارم که ۴۵ دقیقه پایانی فیلم، از ماهیت احساسی و پرذوقتری در قیاس با اغلب فیلمهای جایزهبگیر فصل پاییز برخوردار است. اگر «آواتار» نامزد بهترین فیلم شد، «انتقامجویان» هم باید بشود.
شاید درباره «جوکر» همنظر نباشیم ولی با تمام حرفهایت درباره «انتقامجویان: پایان بازی» موافقم. اما برای نامزد نشدن آن در رشته بهترین فیلم دلیلی وجود دارد. میدانیم که صنعت سینما بیش از هر زمان دیگری خودش را ملزم به تولید بلاکباسترهای فانتزی واقعیتگریز کرده است؛ و با وجود فیلم نادری مثل «بلک پنتر» که دیدگاه اجتماعی و آگاهانهای دارد، صنعت سینما هر روز بیشتر از قبل به اسکار مثل رویداد هنری شبهنخبهگرایی نگاه میکند که بلاکباسترها در آن جایی ندارند. منتقدان سینما این تفکر را در فهرستهای ده فیلم برترشان یا انتخابهای گروهیشان بازتاب دادهاند و از جهاتی به آن دامن هم زدهاند تا نوعی از طغیان علیه جریان اصلی شکل بگیرد و این تصور عمومی تقویت شود که فیلمهای پاپکورنی، عظیم و بیهنر و فاسدند و «فیلمهای کوچک» نمایندگان اصالت سینما؛ و در این نگاه، من حقیقتی را میبینم و به همین خاطرست که با حرفهای اسکورسیزی ارتباط برقرار کردم. البته که تمام واقعیت نیست. اسکار هنوز هم در مواجهه با فیلمهایی که هالیوود میسازد کمی صادقانه رفتار میکند.